سکوت عاطفی چیست ؟ | ایران مدلبز

سکوت عاطفی چیست ؟ | ایران مدلبز
🔹شعار مجله سلامت و پزشکی ایران مدلبز🔹
⚕️ ایران مدلبز؛ پلی بین دانش پزشکی و زندگی روزمره ⚕️
Thursday, 30 October , 2025
افزونه جلالی را نصب کنید.
سرخط اخبار پزشکی و سلامت ایران و جهان »
شناسه خبر : 64241
خانه » سلامت روان تاریخ انتشار : ۰۸ آبان ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۷ | 7 بازدید | ارسال توسط :

سکوت عاطفی چیست ؟

نرگس زمانی روانشناس بر این باور است که سکوت عاطفی حالتی است که در آن فرد احساسات مثبت یا منفی خود را ابراز نمی‌کند

سکوت عاطفی چیست ؟
«سکوت عاطفی» یا emotional silence به حالتی گفته می‌شود که در آن فرد از بیان احساسات، هیجانات و نیازهای درونی خود خودداری می‌کند چه به صورت کلامی و چه غیرکلامی. این سکوت معمولاً به معنای نبودِ احساس نیست، بلکه نشان‌دهنده‌ی فروخوردن و پنهان‌سازی احساسات است.
سکوت عاطفی حالتی است که در آن در روابط نزدیک، به‌ویژه روابط خانوادگی یا زناشویی، ارتباط هیجانی قطع یا کم‌رنگ می‌شود. فرد ممکن است از ترسِ قضاوت، طرد، درگیری یا بی‌فایده بودن گفتگو، سکوت را انتخاب کند.

نرگس زمانی روانشناس و مشاور خانواده که در کارنامه خود ترجمه کتابهای تاب آوری، رویش دوباره و پرورش تاب آوری را نیز دارد بر این باور است که سکوت عاطفی حالتی است که در آن فرد احساسات مثبت یا منفی خود را ابراز نمی‌کند.

موضوعی که شاید خیلی از ما تجربه‌اش کرده باشیم، اما به سختی درباره‌اش حرف می‌زنیم: یکی از چالش‌های خاموش اما بسیار تأثیرگذار در زندگی زناشویی‌؛ چیزی که آرام و بی‌صدا وارد رابطه می‌شود و گاهی همه چیز را از درون فرسوده می‌کند: سکوت عاطفی است.

 سکوت عاطفی یعنی اینکه شما چیزی را در دل نگه می‌دارید و هیچ راهی برای گفتن وجود ندارد.

به گزارش میگنا سکوت عاطفی در زندگی مشترک یعنی وقتی یکی یا هر دو طرف، احساسات و نیازهای خود را بیان نمی‌کنند و از گفت‌وگو و ابراز احساسات پرهیز می‌کنند. شاید به ظاهر آرام باشند،اما آرامش  وجود ندارد. این سکوت پیامدهای جدی برای رابطه دارد. ممکن است کنار هم زندگی کنند، با هم غذا بخورند، سفر بروند، اما در سطح احساسی از هم فاصله گرفته‌اند. گفت‌وگو هست، ولی ارتباط نیست.

در روان‌شناسی، به این حالت می‌گویند فاصله‌ی عاطفی یا emotional disengagement. یعنی پیوند عاطفی بین دو نفر تضعیف شده، ولی ظاهر رابطه هنوز حفظ شده است.

حالا سؤال این است: چرا بعضی زوج‌ها به این نقطه می‌رسند؟
دلایل زیادی وجود دارد. گاهی ترس از درگیری باعث می‌شود فرد احساساتش را پنهان کند. گاهی هم سابقه‌ی دعواهای حل‌نشده و تجربه‌ی شنیده نشدن باعث می‌شود آدم کم‌کم ترجیح بدهد سکوت کند. در بعضی موارد هم افراد اصلاً یاد نگرفته‌اند چطور احساسشان را بیان کنند؛ چون در خانواده‌ی اصلی‌شان هم گفت‌وگوی عاطفی وجود نداشته.

گاهی ترس از قضاوت یا دعوا باعث می‌شود کسی حرف نزند. گاهی خجالت، تجربه‌های گذشته یا ناتوانی در بیان احساسات عامل آن است. برخی هم فکر می‌کنند اگر سکوت کنند و چیزی نگویند، همه چیز آرام خواهد ماند و بتدریج و با گذر زمان و بیشتر شدن شناخت از یکدیگر مشکلات رفع خواهد شد، اما در واقع این سکوت، بمب ساعتی در رابطه است.

همیشه پشت سکوت عاطفی فقط بی‌تفاوتی نیست؛ گاهی یک نیاز برآورده‌نشده پشت آن است. نیاز به درک شدن، به امنیت، یا حتی به آرامش. فرد ممکن است فکر کند: «اگر حرف بزنم، او متهمم می‌کند، پس بهتر است ساکت بمانم.» این نوع سکوت، در واقع تلاشی برای محافظت از رابطه است، اما نتیجه برعکس می‌شود و  پیامدهای این سکوت، بسیار فراتر از یک ناراحتی گذراست.

از دیدگاه روان‌شناسیِ ارتباط، ارتباطِ عاطفی سوختِ اصلی رابطه‌ی زناشویی است. وقتی این سوخت قطع شود، رابطه به تدریج سرد و مکانیکی می‌شود.

سکوت عاطفی باعث می‌شود فاصله بین همسران زیاد شود. وقتی احساسات گفته نمی‌شوند، دل‌ها از هم دور می‌شوند و صمیمیت کاهش پیدا می‌کند. این فاصله عاطفی باعث سردی رابطه و کاهش رضایت زناشویی می‌شود. چون  وقتی نیازها و دغدغه‌ها گفته نشوند، در بیشتر موارد طرفین نیاز عاطفی خود برای شنیدن و شنیده شدن را از مسیرهای دیگری جبران می کنند .
 گاهی رو سوی مواد مخدر می آورند برای کسب آرامش کذایی. 
گاهی روسوی روابط بیرون از خانه می آورند.
 و در موجه ترین شکل ممکن بیماریهای سایکو سوماتیک پیامد این سکوت خواهد بود و روی سلامت جسمی هم اثر میگذارد  مثل اختلال خواب، دردهای عضلانی، و مشکلات گوارشی.
بطور کل انباشته شدن احساسات منفی در طول زمان، فرد را دچار استرس، اضطراب و حتی افسردگی می‌کند.
که در همه شرایط برای همه اعضای خانواده بخصوص برای فرزندان یک عامل مخرب و آسیب زاست .
و در نهایت، اگر سکوت طولانی شود، ممکن است رابطه به خطر بیفتد و تاب آوری همسران را به چالش بکشد نبود ارتباط و گفت‌وگو باعث کاهش اعتماد و صمیمیت می‌شود و حتی ممکن است طرفین تصمیم به جدایی بگیرند.

 راهکارها برای پیشگیری و رفع سکوت

خوشبختانه سکوت عاطفی قابل رفع است. اولین قدم، گفت‌وگوی صادقانه و آرام است. وقتی بدون قضاوت حرف بزنیم و فقط احساس خود را بیان کنیم، طرف مقابل راحت‌تر درک می‌کند.
گوش دادن فعال هم مهم است؛ یعنی وقتی همسرمان حرف می‌زند، تمام توجه خود را به او بدهیم و نشان دهیم که می‌فهمیم و اهمیت می‌دهیم.
اولین قدم، بازگرداندن گفت‌وگوی ایمن است. یعنی فضایی که در آن دو نفر بتوانند بدون ترس از قضاوت یا دعوا، احساس خود را بیان کنند. جمله‌هایی مثل:
«می‌خواهم چیزی بگویم چون برایم مهم است، نه برای اینکه سرزنشت کنم»
می‌توانند آغازگر ارتباط باشند.
ابراز محبت و قدردانی حتی در لحظات دشوار، می‌تواند سکوت را بشکند. یک جمله ساده مثل «می‌فهمم که امروز روز سختی بود، ممنونم که کنارم هستی» می‌تواند معجزه کند.
قدم دوم، یاد گرفتن گوش دادن فعال است. خیلی وقت‌ها ما فقط منتظریم نوبت حرف خودمان برسد، نه اینکه واقعاً گوش بدهیم. گوش دادن یعنی تلاش برای فهمیدن دنیای درونی طرف مقابل، حتی اگر با آن موافق نباشیم.
ولی اگر مشکلات عمیق‌تر هستند، مشاوره زوجین می‌تواند کانال‌های ارتباطی را باز کند و به حل مشکلات کمک کند.
پس بیایید سکوت را بشکنیم،  با هم حرف بزنیم و زندگی مشترکمان را پر از ارتباط، احترام و عشق نگه داریم.  متاسفانه گاهی فراموشمان می شود در زندگی مشترک جایی برای “منم” ها وجود ندارد . زندگی مشترک و همسر داری یعنی همفکری و هم اندیشی و همدلی در کلیه امور . یعنی دو نفر در کنار هم با همدوشی و هم فکری(هم سری) چالشهای زندگی را حل کنند.
وقتی هر یک از طرفین سوار بر اسب منیّت در صحرای زندگی می تازد به خیال خودش به مقصد میرسد و زندگی را به سامان میرساند اما هرگز چنین نیست . زن و شوهر در بدنه ماشین زندگی به مثابه چرخهای جلوی ماشین هستند و سایر افراد و عوامل زندگی هم مانند چرخهای عقب ماشین هستند.

وقتی چرخهای جلو هرکدام بخاطر غرور یا ناآگاهی و تعصبات بی مورد با هم هم سو نباشند و هریک به سمتی جداگانه در حرکت باشند ، پس بی شک باید منتظر باشیم که آن ماشین یا اصلا حرکت نکند و دائم در جا بزند و فقط بنزین بسوزاند و انرژی تلف کند و یا اینکه حرکت ناموزون داشته باشد و در نهایت به دره ای سقوط کند. 
 
از نظر فردی هم پیامدها کم نیستند. وقتی احساسات بیان نمی‌شوند، در بدن و ذهن انباشته می‌شوند. نتیجه‌اش ممکن است اضطراب، افسردگی یا خستگی روانی باشد.

از منظر علمی، وقتی فرد احساسش را سرکوب می‌کند، سیستم عصبی سمپاتیک در بدن فعال می‌شود، یعنی همان حالتی که بدن در برابر تهدید قرار می‌گیرد. پس سکوت طولانی، در واقع بدن را در وضعیت “آماده‌باش” نگه می‌دارد، و این یعنی استرس مزمن.
قدم سوم، تمرین بیان احساس به جای سرزنش است. مثلاً به‌جای اینکه بگوییم «تو هیچ‌وقت منو درک نمی‌کنی»، بگوییم «گاهی احساس می‌کنم شنیده نمی‌شم، و این برام دردناکه». این تغییر کوچک در لحن، تفاوت بزرگی در نتیجه گفتگو ایجاد می‌کند.
 
در نهایت، باید یادمان باشد که سکوت عاطفی همیشه با یک سکوت ساده شروع می‌شود — سکوتی از روی خستگی، یا ترس، یا دلخوری. اما اگر ادامه پیدا کند، می‌تواند به دیواری بین دو قلب تبدیل شود.
یادمان باشد هیچ رابطه‌ای با سکوت دوام نمی‌آورد.
رابطه با گفت‌وگو زنده می‌ماند — گفت‌وگویی از جنس احترام، صراحت و مهربانی.
پس اگر در رابطه‌تان مدتی‌ست سکوت حاکم شده، از امروز شروع کنید. لازم نیست گفت‌وگوی بزرگی باشد؛ گاهی یک جمله‌ی ساده مثل «دلم برای حرف زدن باهات تنگ شده» می‌تواند یخ رابطه را آب کند.
در دنیایی که همه چیز پر سر و صداست، گاهی لازم است سکوت را بشکنیم تا دوباره صدای قلب هم را بشنویم.
 

 
 

✅ آیا این خبر پزشکی و سلامت برای شما مفید بود؟ امتیاز خود را ثبت کنید.
[کل: 0 میانگین: 0]
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط روابط عمومی ایران مدلبز منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا و خلاف قوانین جمهوری اسلامی باشد منتشر نخواهد شد.
  • لازم به یادآوری است که آی پی شخص نظر دهنده ثبت می شود و کلیه مسئولیت های حقوقی نظرات بر عهده شخص نظر بوده و قابل پیگیری قضایی می باشد که در صورت هر گونه شکایت مسئولیت بر عهده شخص نظر دهنده خواهد بود.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.