امروز : شنبه, ۲۴ خرداد , ۱۴۰۴
روز جهانی مبارزه با کار کودکان
روز جهانی مبارزه با کار کودکان فرصتی حیاتی است تا صدای این کودکان باشیم، واقعیت های تلخ زندگی آنها را منعکس کنیم و بر ضرورت تقویت تابآوری کودکان کار تمرکز نماییم.
در جهانی که کودکی باید دوران بازی، یادگیری و رشد بیدغدغه باشد، صدها میلیون دختر و پسر در چرخه ویرانگر کار کودکان اسیر شدهاند. این کودکان، قربانیان خاموش نابرابریهای عمیق اجتماعی و اقتصادی، از ابتداییترین حقوق خود از جمله آموزش و پرورش مناسب، دسترسی به بهداشت، تفریح و آزادیهای اولیه محروم هستند. آمارها تصویری هولناک ترسیم میکنند: بیش از نیمی از این کودکان، معادل دهها میلیون نفر، درگیر بدترین اشکال کار کودکان هستند؛ اشکالی که نه تنها کودکی را میدزدد، بلکه جان و روان آنها را به طور جدی به مخاطره میاندازد.
دکترمحمدرضا مقدسی مدیر وموسس خانه تاب آوری در ادامه آورده است کار کودکان پدیدهای پیچیده و جهانی است که ریشه در فقر ساختاری، نابرابری، درگیریهای مسلحانه، مهاجرت اجباری و شکست سیستمهای حمایتی دارد. این کودکان اغلب در بخشهای غیررسمی و بدون هیچ گونه حمایت قانونی کار میکنند.
متاسفانه در مزارع، کارگاههای کوچک تاریک و خطرناک، خیابانها، خانههای مردم (کار خانگی) و معادن و .. کودکان مشغوب بکارند و تقریبا تمامی آنها گرفتار محرومیت های چندوجهی هستند.
آموزش و پرورش، که میتواند عامل اصلی شکستن چرخه فقر باشد، برای بسیاری از آنها رویایی دستنیافتنی است. ساعتهای طولانی کار، خستگی مفرط و فقدان منابع، امکان تحصیل را از آنها سلب میکند.
درکنار عدم دسترسی به فضاهای اموزشی و ابزمندگی از تحصیل این کودکان دسترسی به بهداشت مناسب نیز برایشان محدود است؛ بیماریهای ناشی از کار در محیطهای ناامن، سوءتغذیه و فقدان مراقبتهای اولیه سلامت جسم و روان آنها را تحلیل میبرد.
تفریح و بازی، عنصر ضروری رشد شناختی و عاطفی، برای آنها مفهومی بیگانه است. آزادیهای اولیه، مانند حق امنیت، حق انتخاب و حق برخورداری از حمایت، به طور سیستماتیک نقض میشود.
کار کودکان خود نقض فاحش حقوق بشر است، بدترین اشکال کار کودکان (طبق کنوانسیون ۱۸۲ سازمان بینالمللی کار – ILO) بیانگر عمق فاجعه و نقض کرامت انسانی است. این اشکال شامل کار در محیطهای خطرناک است که زندگی کودک را در اشکال مختلف مقطعی یا در بلندمدت تهدید میکند.
مواجهه با مواد شیمیایی سمی، ماشینآلات سنگین بدون حفاظ، ارتفاع، شرایط غیربهداشتی شدید، یا کار طولانی در معرض گرما و سرما مواردی هستند که بایستی به آ«ها اشاراه کرد.
بردگی به معنای سنتی، بدهیباری (کار برای پرداخت بدهی غیرقابل تصفیه خانواده)، قاچاق انسان (برای بهرهکشی جنسی یا کار اجباری) و سایر اشکال کار اجباری یا بیگاری. اما شاید تاریکترین چهره بردگی استفاده از کودکان در فعالیتهای غیرقانونی مانند قاچاق مواد مخدر که آنها را در معرض خشونت، اعتیاد و زندان قرار میدهد.
بطور ویژه هولناک،استفاده از کودکان در درگیریهای مسلحانه است، چه به عنوان جنگجو، جاسوس، باربر یا برده جنسی، که روح و جسم آنها را برای همیشه زخمی میکند. مواجهه مداوم با این شرایط وحشتناک، نیاز فوری به پرورش تابآوری کودکان کار را بیش از پیش آشکار میسازد.
پیامدهای کار کودکان، به ویژه در بدترین اشکال آن، فراتر از محرومیتهای لحظهای است و زخمهایی مادامالعمر بر جسم و روان کودک برجای میگذارد. از نظر جسمی، کودکان در معرض خطر آسیبهای ناشی از حوادث کار، بیماریهای مزمن تنفسی و پوستی ناشی از مواد شیمیایی، اختلالات اسکلتی-عضلانی، سوءتغذیه و خستگی شدید هستند.
بنا بر همین گزارش از میگنا رشد طبیعی جسمی کودکان کار متوقف یا مختل میشود. اما آسیبهای روانی اغلب عمیقتر و دیرپاترند. مواجهه مداوم با خشونت، استثمار، ترس و ناامنی میتواند منجر به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، افسردگی شدید، اضطراب مزمن، احساس بیارزشی، اختلالات رفتاری و مشکلات شدید در ایجاد روابط سالم شود.
کودکان کار اغلب با طرد اجتماعی مواجهند، انگ میخورند و از جامعه عادی فاصله میگیرند. این آسیبهای روانی، توانایی آنها برای بازگشت به زندگی عادی، یادگیری و ساختن آیندهای سالم را به شدت تضعیف میکند. در این بستر وحشتناک، تابآوری کودکان کار به معنای ظرفیت آنها برای تحمل این مصائب، حفظ حس امید و توانایی بهبودی نسبی، تبدیل به خط دفاعی حیاتی برای بقای روانی و جسمی آنها میشود.
تابآوری کودکان کار به معنای توانایی آنها برای مقاومت در برابر ضربههای شدید ناشی از کار استثماری و شرایط مرتبط (فقر، خشونت، محرومیت) و حفظ یا بازیابی سلامت روانی و توانایی عملکرد است.
این مفهوم به هیچ وجه توجیهکننده کار کودکان یا کاستن از مسئولیت جامعه بینالمللی در قبال ریشهکنی آن نیست. بلکه تاکیدی است بر این واقعیت که حتی در سیاهترین شرایط، بسیاری از کودکان به طرز شگفتانگیزی منابع درونی و بیرونی برای مقاومت و بقا پیدا میکنند.
تابآوری کودکان کار میتواند ریشه در عوامل فردی داشته باشد مانند خلقوخوی مثبت، هوش هیجانی نسبی، حس شوخطبعی، یا اعتقادات معنوی. **روابط حمایتی**، حتی یک رابطه پایدار مثبت با یک فرد دلسوز (مثلاً یک همکار کودک، یک عضو خانواده دور، یا یک مددکار)، میتواند عاملی نجاتبخش باشد. **عوامل محیطی** مانند دسترسی هرچند محدود به آموزش غیررسمی، حضور در گروههای همسالان حمایتگر (حتی در محیط کار)، یا ارتباط با سازمانهای غیردولتی که خدمات اولیه ارائه میدهند، میتواند بستر سازندهای برای رشد این تابآوری باشد. شناسایی، تقویت و حمایت از این منابع تابآوری، برای کمک به کودکان جهت عبور از بحران و افزایش شانس بهبودی آنها پس از نجات از چرخه کار، ضروری است.
مبارزه موثر با کار کودکان، به ویژه بدترین اشکال آن، نیازمند رویکردی چندوجهی و هماهنگ است که هم بر پیشگیری و ریشهکنی تمرکز کند و هم بر حمایت و توانمندسازی بازماندگان.آموزش با کیفیت و در دسترس مهمترین ابزار پیشگیرانه و راه خروج است.
برنامههای آموزش منعطف و فراگیر، مدارس شبانهروزی، بورسیهها و حمایت از خانوادهها برای فرستادن کودکان به مدرسه حیاتی هستند. تقویت سیستمهای حمایت اجتماعی (مانند برنامههای انتقال پول نقد مشروط) میتواند فشار اقتصادی را بر خانوادهها کاهش دهد و نیاز به درآمد کودک را کم کند.
اجرای قاطع قوانین کار و حمایت از کودکان، همراه با آموزش و نظارت بر کارفرمایان، ضروری است و البته برای کودکانی که از بدترین اشکال کار نجات یافتهاند، ارائه خدمات تخصصی جامع حیاتی است: مراقبتهای پزشکی و روانشناختی فوری و بلندمدت، بازتوانی جسمی، برنامههای بازگشت به آموزش (آموزش جبرانی، مهارتهای زندگی)، آموزشهای فنی و حرفهای مناسب سن برای توانمندسازی اقتصادی آینده، و حمایتهای حقوقی و اجتماعی برای ادغام مجدد از الزامات است.
حمایت از خانوادهها از طریق مشاوره، کمکهای معیشتی و آموزش والدین نیز بخشی جداییناپذیر از این فرآیند است.تمرکز بر تقویت تابآوری کودکان کار باید در کانون تمام این مداخلات قرار گیرد.
پایان دادن به کار کودکان، مسئولیتی جمعی است که از سطح محلی تا جهانی را در بر میگیرد. دولت مسئولیت اصلی را بر عهده دارد و سازمانهای مردم نهاد و جامعه مدنی و نقش موثری در خط مقدم دارند.
ارتقای آگاهی عمومی، حمایت از سازمانهای فعال، انتخاب مسئولانه محصولات و فشار اخلاقی بر سیاستمداران میتوانند موثر باشند. تقویت تابآوری کودکان کار مستلزم همکاری و تعهد تمام این بازیگران است.
روز جهانی مبارزه با کار کودکان فراخوانی فوری برای اقدام قاطع و هماهنگ است. در حالی که آمارها همچنان هشداردهندهاند اما باز هم هر کودکی که نجات مییابد و فرصت بازسازی زندگیاش را پیدا میکند، دلیلی برای امیدواری است.
تمرکز بر تابآوری کودکان کار در چنین مناسبتهایی به ما یادآوری میکند که حتی در میان وحشتناکترین شرایط، روح انسان توانایی شگفتانگیزی برای مقاومت دارد. اما این تابآوری نباید جایگزین مسئولیت ما در ریشهکنی علل بنیادین کار کودکان شود.
ما باید سرمایهگذاری خود را بر روی سیستمهای آموزشی فراگیر، حمایت اجتماعی قوی، اجرای قانون موثر و ایجاد فرصتهای شغلی شرافتمندانه برای والدین افزایش دهیم. حمایت روانی-اجتماعی تخصصی و مداوم برای کمک به التیام زخمهای عمیق و بازگرداندن حس امنیت و امید به آنها، ضروری است. بیایید در این روز و همه روزها، متعهد شویم که نه تنها برای پایان دادن به کار کودکان، بلکه برای ساختن جهانی تلاش کنیم که در آن هر کودکی، فارغ از شرایطش، فرصت پرورش تابآوری درونی خود را در محیطی امن و پرورشدهنده داشته باشد و بتواند رویاهای یک کودکی واقعی را دوباره بسازد. آیندهای عادلانهتر با محافظت از آسیبپذیرترین اعضای آن آغاز میشود.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.