امام علی (ع) می فرماید
۞ هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است. ۞
Monday, 12 May , 2025
امروز : دوشنبه, ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴
شناسه خبر : 28886
  پرینتخانه » آخرین اخبار تاریخ انتشار : 12 می 2025 - 1:59 | 4 بازدید | ارسال توسط :

چطور به «از سال جدید»های خود پایبند بمانیم؟

خودکنترلی،خودلگامی یا خویش‌مهاری (به انگلیسی: Self-control) در روان‌شناسی، یک فرایند شناختی است که برای مهار برخی احساسات و رفتارها در مقابل وسوسه‌ها و تکانه‌ها عمل می‌کند. این جنبه از خودتنظیمی (به انگلیسی: self-regulation) به افراد امکان دستیابی به اهداف را می‌دهد.

چطور به «از سال جدید»های خود پایبند بمانیم؟
خودکنترلی ویژگی‌ مختص انسان است که او را قادر می‌سازد تا برای اهداف معین شده‌ خود تلاش کند. این تلاش به معنای مدیریت رفتار، احساسات و تمایلات هیجانی و آنی فرد در جهت دست‌یابی به اهداف بلندمدت اوست.

مهار نفس از جمله ویژگی‌های مثبتی است که در ادیان مختلف نیز به آن اشاره شده و شاید مهم‌ترین ویژگی افراد معتقد نیز همین تقوا و مهار نفس باشد. نفس به نوعی همان id یا نهاد مدنظر فروید است که تمایل دارد تا در لحظه طلب، به لذت موردنظر خود دست یابد. حال آنکه مقوله‌ای مانند شادی و یا خوشبختی، در اکثر اوقات به اکنون ختم نشده و زمانی نه چندان نزدیک، موعد رسیدن به آنهاست.

پس آنچه که برای به مقصد نهایی رسیدن خود که همان شادی تام و تمام باشد- نیاز داریم را همگی به خوبی می‌شناسیم: خودکنترلی بیشتر. مهار خواسته‌های کودکانه و غیرعقلانی خودِ درون‌مان. اما به قول معروف این اجتناب و کنترل”به زبان ساده است” لیکن این موضوع “شوخی بردار نیست”. در واقع مهار کردن خود، به طرز دردناکی زندگی را برایمان دشوار می‌سازد.

در تحقیق اخیری که در مجله Current Opinion in Psychology انجام شده است؛ دو گروه از محققین آلمانی فرض جدید “ارتباط خودکنترلی و خوشبختی” را دوباره به گونه‌های متفاوتی مطرح کرده‌اند. به طور خاص، گروهی بر روی این ایده تمرکز کردند که افراط‌ها و زیاده‌خواهی‌های کوچک نهادمان، ما را به سوی خودکنترلی بیشترهدایت می‌کنند؛ حال آنکه گروه دیگر خودکنترلی در مدت زمان کوتاه را باعث خویشتن داری و صبر بیشتر ما در مدت طولانی‌تر می‌دانند و لذت را نیز در گروی کنترل‌گری بیشتر ما دانسته‌اند.

افراط عقلانی و خودکنترلی
فرض بر اینکه انقلاب امسال شما؛ کاهش ۱۰ کیلو وزن باشد؛ و ضعف اصلی شما که به هیچ وجه نمی‌توانید از آن بگذرید؛ خوردن شیرینی یا شکلات باشد. معمولاً به این خواهید اندیشید-و از دیگران نیز خواهید شنید-که برای کاهش وزن خود، باید قول بدهید که دیگر شکلات نمی خورید. تحت هیچ شرایطی. یک قول بی‌بازگشت برای دست‌یابی به وزن مناسب.

البته قدرت اراده ما به طور معمول، تنها در حد همین مرحله‌ی “سوگند خوردن” پیش می‌رود و در نتیجه به چند روز نکشیده؛ خود را در حال جویدن شکلات چهارم می‌بینید! و به همین دلیل است که اکثر روانشناسان؛ پاکسازی محیط از محرک را بهترین راه پایداری در راه هدف می‌دانند. به این معنا که اگر خانه، محل کار و حتی مکان‌های تفریحی محبوبتان تا حد امکان خالی از شکلات و یا تبلیغات مرتبط با آن باشد؛ حتی اگر میل بسیاری به خوردن شکلات داشته باشید؛ به ناچار از این میل صرف‌نظر کرده و در نهایت به خوردن یک سیب اکتفا خواهید کرد. این تصور غالب جامعه روانشناسی بود؛ البته تا پیش از آن که بکر و گروهش این تفکر را به چالش بکشند.

او و همکارانش استدلال کرده‌اند که چنین راهکاری اتفاقاً به موفقیت نخواهد رسید. بر فرض، کم کردن اضافه وزن شما اتفاق بیفتد. پس از آن؛ تلاش برای حفظ این وزن در آینده، که به معنای ادامه دادن اجتناب شما از لذت تناول خوردنی محبوب‌تان است؛ حتماً باعث خواهد شد از خود بپرسید که: این به اصطلاح “سبک زندگی سالم” اصلاً ارزشش را دارد یا خیر؟

در مقابل، این گروه از محققین پیشنهاد می‌کنند که برای ثبات و استمرار در راه رسیدن به اهداف بلند مدت خود؛ گاه خود را فریب بدهید. این فریب‌های کوچک نه تنها باعث دوری شما از هدف خود نشده؛ بلکه شما را تشویق خواهند کرد تا به راه یکنواخت و طولانی دوری از لذت خود ادامه دهید. نکته مهم اینجاست که این فریب دادن خود؛ باید به صورت کاملاً آگاهانه اتفاق بیفتد. بعد از دوری طولانی مدت از شکلات؛ به خودتان به نوعی “جایزه بدهید” و مانند کودکی شوید که می‌خواهد پنهان از چشم مادرش خوراکی محبوبش را بخورد.

بسیاری از ما خوردن فست فود و مواد قندی را نوعی روش درمانی برای استرس و اضطراب های روزانه خود در نظر می‌گیریم. انگار در عصر مدرن ما از مواد غذایی، کالاها، موقعیت‌ها‌ و حتی انسان‌ها، برای فراموش کردن درد و رنج خود استفاده می‌کنیم؛ نه به خاطر تمایل شخصی‌مان برای لذت بردن از آنها. اما با فریب دادن‌های گاه‌به‌گاه خودمان؛ ما به طور کامل می‌توانیم از لذت و تنها لذتِ صرف خوردن یک ماده غذایی خاص بهره‌مند شویم. حتماً شما نیز تجربه ارزشمندتر شدن آن چیز که به اجبار از آن دور مانده‌اید را داشته‌اید. درواقع می‌توان گفت محدودیت بهره‌وری از هرچیز، جای خالی آن موجودیت را بیشتر نمایان می‌سازد و زمانی که به آن دست می‌یابیم؛ دیگر نیازی به مفهوم ثانی برای تمایل به سمت آن نخواهیم داشت. حال خود آن موجود، مفهوم یا هدف است که مایه لذت تام ماست.

به طور مثال؛ انتظار شما برای تناول یک تکه شکلات پس از اتمام ورزش روزانه؛ همزمان که باعث تشویق شما برای انجام ورزش‌تان می‌شود؛ به دلیل آگاهانه و کامل لذت بردن از این مقدار شکلات محدود، باعث تشویق شما برای ادامه دادن مسیر رسیدن به وزن ایده‌آل خود نیز خواهد شد.

همچنین بکر و همکارانش اشاره می کنند که چگونه چارچوب بندی-یا طرز تفکر ما در خصوص چیزی-می‌تواند تاثیر زیادی بر میزان موفقیت ما برای دست‌یابی به اهداف بلندمدت‌مان داشته باشد. در همین راستا؛ به تحقیقاتی اشاره شده که نشان‌دهنده تمایل بیشتر مردم به خوردن و لذت بردن از غذاهایی‌ است که برچسب «خوشمزه» دارند؛ تا غذاهایی با برچسب غذای سالم. در واقع پیشنهاد این گروه؛ یافتن غذاهایی است که درعین کمک به حفظ سلامتی، خوش‌طعم نیز باشند. درنهایت اصل، اصل لذت است و اگر بتوانیم از فعالیت ها و یا مواد غذایی سالم و درست؛ لذت ببریم؛ به راه خود ادامه خواهیم داد.

خودکنترلی و شادی بیشتر
در حالی که بکر و همکارانش بر بالا بردن میزان خودکنترلی با استفاده از لذت‌بخش کردن تجربیات طی مسیر تاکید داشتند؛ گروه دوم بر این موضوع تمرکز داشت که چگونه تمرین خودکنترلی، خود به طور مستقل باعث بالا بردن میزان شادی افراد می‌شود. به عبارت دیگر؛ گروه اول به این نتیجه رسیدند که شادی، عامل اصلی ثبات انگیزه و خودکنترلی ماست و گروه دوم به عکس، خودکنترلی را رمز دست‌یابی به شادی دانستند.

در ابتدا، گروه دوم مفهوم تضاد میان شادی کوتاه‌مدت و بلندمدت را به چالش می‌کشند. این همان مفهومی‌ست که توصیف می‌کند ما شادی و لذت لحظه‌ی حال حاضرخود را کنار می‌گذاریم تا به شادی و لذت دیگر-که معمولاً پایدارتر نیز ادراک می‌شود- در زمانی دور برسیم. این تناقض میان شادیِ حال و آینده از منظر گروه دوم معضلی کاذب برای خودکنترلی عنوان شده. این گروه اعلام داشتند که بر اساس تحقیقاتی، افرادی که می‌توانند مقوله‌ی رضایت و لذت خود به تاخیر بیندازند؛ در مقایسه با افراد تسلیم در برابر وسوسه‌های آنی، به طور کل از لذت بیشتری در زندگی خود برخوردار می‌شوند.

همه ما می‌دانیم تسلیم شدن در مقابل وسوسه‌های لحظه‌ای درون‌مان، به طور معمول به احساس پشیمانی ختم می‌شود. این احساس پشیمانی یا گناه و حتی تصور به وجود آمدن آن در آینده-لذت‌های حال حاضرمان را نیز دچار نوعی خلا خواهد ساخت. حال آنکه اگر تعادلی میان لذت آنی و موخر خود ایجاد کرده باشیم نه تنها غم و رنج کمتری را متحمل می‌شویم؛ که رضایت بالاتری از زندگی نیز خواهیم داشت.

شاید جایی شنیده باشید که دویدن به دنبال خوشبختی اشتباه است. خودش سراغ ما می‌آید. خیلی اوقات دلیل تمایل ما به چیزهای مختلف، دریافت احساس خوشبختی است. آن حس که به ما توان گفتن جمله «من انسان خوشبختی هستم» باعث می ‌شود تا هرروز به مفاهیم و اتفاقات چنگ بزنیم و با سرخوردگی به دنبال آن احساسات مثبت مانند شادی، آرامش، صلح یا امنیت بگردیم. اما شاید برای درک تجربه شادی، لذت و کام‌یابی نیاز باشد که از تمرکز برای رسیدن به آنها دست بشوییم و به زبان بسیار ساده، فقط زندگی کنیم. این دیدگاه بسیار کل‌نگر، در عین سادگی باعث می‌شود تا بهتر به اتفاقات روزمره بنگریم و شادی‌های کوچک، اتفاقات مثبت و در نهایت خوشبختی خود را دقیق‌تر تشخیص دهیم.

کنترل کردن نحوه لذت بردن
به طور خلاصه؛ زمانی که هدفمند در پی رسیدن به چیز خاصی باشیم، درد و شادی توامان با یکدیگر ادراک مشخص‌تری برایمان خواهند داشت. افرادی که برای زندگی خود هدف تعیین می‌کنند نسبت به افراد با سبک زندگی لذت گرایانه، شادی و رضایت بالاتری را گزارش کرده‌اند. یکی از مهم‌ترین دلایل این رضایت بیشتر؛ می‌تواند رضایت و آرامش ناشی از گذرازاوقات دشوار زندگی باشد. وقتی در راه دست یافتن به هدف خود، با درد و رنج مواجه می‌شویم؛ زمانی که به هدف خود می‌رسیم؛ می‌توانیم حتی از آن زمان‌های سخت که بر ما گذشته نیز لذت ببریم. و این رضایت از خویش برای توانایی عبور از موانع و رنج‌ها، شادی رسیدن به هدفمان را برایمان دوچندان می‌کند.

همچنین تحقیقات نشان داده که این پیگیری اهداف و نه لزوماً دست‌یابی به آنهاست که باعث شادی عمیق ما می‌شود. شاید برای شما نیز پیش آمده باشد که پس از رسیدن به هدفی که مدت ها در طلب رسیدن به آن بوده‌اید؛ احساس پوچی عمیقی آزارتان داده باشد. حتی گاهی از رسیدن به اهداف تعیین شده مان؛ احساس سرخوردگی و غم بیشتری می‌کنیم و به دنبال هدفی دیگر برای چالش و آزمودن خود خواهیم گشت.

در نهایت اینکه، مهار نفس یا خودکنترلی به معنای سرکوب لذت‌های آنی برای دست‌یابی به لذت‌های آتی نیست. بلکه به معنای کنترل نحوه و میزان لذت بردن است. اگر برای مدتی طولانی؛ بخواهید هیچ شکلاتی نخورید؛ در نهایت به همان جمله” مگه چند سال می‌خوام زندگی کنم؟” یا “تهش خاکه و مرگ” می‌رسیم. اصلا زندگی ارزش آزار دادن شما را ندارد!

اما با اغماض‌هایی کوچک، مسیر را برای خود لذت‌بخش کنید. به این صورت، با لذت بخشی آگاهانه و عاقلانه به خود، کنترل نفس خود را به دست بگیرید و همزمان، از ویژگی برنامه‌ریزی و آینده‌نگری خود به عنوان انسانی با ذهنی خلاق و پویا، لذت کامل ببرید.

و به همین صورت، انقلاب‌های ابتدای هر سال نیز در نهایت به نتایج مثبت خود دست می‌یابند.

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.