دسترسی به خدمات سلامت روان در فجایع و شرایط اضطراری | ایران مدلبز

دسترسی به خدمات سلامت روان در فجایع و شرایط اضطراری | ایران مدلبز
🔹شعار مجله سلامت و پزشکی ایران مدلبز🔹
⚕️ ایران مدلبز؛ پلی بین دانش پزشکی و زندگی روزمره ⚕️
Friday, 10 October , 2025
افزونه جلالی را نصب کنید.
سرخط اخبار پزشکی و سلامت ایران و جهان »
شناسه خبر : 59971
خانه » سلامت روان تاریخ انتشار : ۱۸ مهر ۱۴۰۴ - ۲۲:۵۷ | 5 بازدید | ارسال توسط :

دسترسی به خدمات سلامت روان در فجایع و شرایط اضطراری

اهمیت سلامت روان در بحران‌ها اغلب نادیده گرفته می‌شود، زیرا نیازهای فوری مانند غذا، آب و سرپناه در اولویت قرار می‌گیرند.

دسترسی به خدمات سلامت روان در فجایع و شرایط اضطراری
فجایع طبیعی، مانند زلزله، سیل، و طوفان، و شرایط اضطراری انسانی، مانند جنگ‌ها، درگیری‌ها و همه‌گیری‌ها، اثرات عمیق و گسترده‌ای بر زندگی انسان‌ها دارند.
این بحران‌ها تنها به خسارت‌های فیزیکی محدود نمی‌شوند بلکه سلامت روان افراد را نیز به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهند.در چنین شرایطی، اضطراب، افسردگی، ترس و اختلالات استرس پس از سانحه از جمله واکنش‌های روانی شایع هستند.اهمیت سلامت روان در بحران‌ها اغلب نادیده گرفته می‌شود، زیرا نیازهای فوری مانند غذا، آب و سرپناه در اولویت قرار می‌گیرند.
با این حال، سلامت روان برای بازسازی جامعه و بازگشت به زندگی عادی ضروری است و عدم توجه به آن می‌تواند پیامدهای طولانی‌مدت داشته باشد.دسترسی به خدمات روانی در شرایط بحرانی یک ضرورت انسانی و اجتماعی است.
این مقاله به قلم عفت حیدری فرهنگ یار تاب آوری ایران به بررسی موانع، سیاست‌ها و راهکارهای بهبود دسترسی به خدمات سلامت روان می‌پردازد.
در ادامه، مدل‌های ارائه خدمات، چالش‌های فرهنگی و ساختاری و راهبردهای بهبود دسترسی مورد تحلیل قرار می‌گیرند تا تصویری کامل از وضعیت جهانی سلامت روان در بحران‌ها ارائه شود.
۱. درک مفهوم سلامت روان در فجایع و شرایط اضطراری
سلامت روان در شرایط بحران به مجموعه‌ای از وضعیت‌های روانی اشاره دارد که در اثر مواجهه با فشارهای شدید، از جمله از دست دادن عزیزان، بی‌خانمانی، فقر و ترس‌های ناشی از ناامنی ایجاد می‌شود.
در این وضعیت‌ها، افراد ممکن است دچار اضطراب شدید، افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه و مشکلات خواب شوند.
شرایط بحرانی باعث می‌شود که حمایت‌های اجتماعی و خانوادگی کاهش یابد و منابع روانی فرد محدود شود.
مطالعات نشان می‌دهد که در مناطق جنگ‌زده یا مناطق دچار فجایع طبیعی، میزان اختلالات روانی تا دو برابر افزایش می‌یابد.
کودکان، زنان، سالمندان و افراد دارای معلولیت آسیب‌پذیرترین گروه‌ها هستند و نیازهای ویژه‌ای دارند.
همچنین، بحران‌ها می‌توانند مشکلات روانی پیشین را تشدید کنند و افراد را در چرخه‌ای از اضطراب و افسردگی گرفتار سازند.
بنابراین، درک صحیح از سلامت روان و اهمیت آن در شرایط بحرانی به تصمیم‌گیری‌های مؤثر در زمینه طراحی و ارائه خدمات روانی کمک می‌کند و نقش کلیدی در کاهش آسیب‌های بلندمدت دارد.
۲. موانع دسترسی به خدمات سلامت روان
دسترسی به خدمات سلامت روان در بحران‌ها با چالش‌های متعددی روبرو است.
نخستین مانع، محدودیت‌های ساختاری و منابع انسانی است. در بسیاری از کشورها، تعداد روان‌پزشکان، روان‌شناسان و مشاوران بسیار کم است و فجایع این کمبود را تشدید می‌کنند.
تخریب مراکز درمانی، کمبود دارو و از دست رفتن نیروی متخصص باعث می‌شود که خدمات روانی به سختی ارائه شود.
دومین مانع، انگ اجتماعی و باورهای فرهنگی است. در بسیاری از جوامع، مشکلات روانی با ضعف شخصیت یا ناتوانی فرد مرتبط دانسته می‌شود و افراد ترجیح می‌دهند به درمانگران سنتی یا رهبران مذهبی مراجعه کنند، که این مسئله دسترسی به خدمات حرفه‌ای را محدود می‌کند.
موانع سوم مربوط به محدودیت‌های جغرافیایی و لجستیکی است. در مناطق دورافتاده، دسترسی به مراکز درمانی محدود است و درگیری‌ها یا تخریب زیرساخت‌ها این مشکل را تشدید می‌کنند. همچنین، زنان و گروه‌های آسیب‌پذیر ممکن است به دلایل امنیتی یا فرهنگی نتوانند از خدمات بهره‌مند شوند.
بنابراین، موانع دسترسی به خدمات روانی ترکیبی از عوامل ساختاری، فرهنگی و لجستیکی است و برای رفع آن‌ها نیاز به راهکارهای جامع و متناسب با شرایط محلی وجود دارد.
۳. چارچوب‌ها و سیاست‌های جهانی
سازمان جهانی بهداشت و نهادهای بین‌المللی، سلامت روان را به عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از پاسخ به بحران‌ها معرفی کرده‌اند.
دستورالعمل‌های IASC در سال ۲۰۰۷ نخستین چارچوب جامع برای ارائه حمایت روانی-اجتماعی در بحران‌ها بود و نقش چندبخشی و همکاری بین سازمان‌های بهداشتی، آموزشی، اجتماعی و حفاظتی را تأکید کرد.
برنامه اقدام جهانی سلامت روان سازمان جهانی بهداشت نیز بر ارتقای خدمات روانی در کشورهای کم‌درآمد تمرکز دارد و به ویژه در شرایط اضطراری با ارائه دستورالعمل‌های ساده برای کارکنان غیرمتخصص امکان مدیریت اختلالات روانی را فراهم می‌کند.
این برنامه به اصطلاح «تغییر وظایف» یا Task-Sharing کمک می‌کند تا کمبود متخصصان جبران شود.
چارچوب‌های جهانی همچنین بر ادغام خدمات روانی در نظام‌های بهداشتی و جامعه‌محور بودن برنامه‌ها تأکید دارند.
این رویکرد باعث می‌شود که خدمات پس از پایان بحران نیز پایدار باقی بمانند و افراد از مراقبت‌های مستمر بهره‌مند شوند.
ادغام با آموزش، حفاظت و سایر بخش‌ها نیز به ارائه خدمات جامع و مؤثر کمک می‌کند و تضمین می‌کند که افراد آسیب‌پذیر مورد حمایت قرار گیرند.
۴. مدل‌های ارائه خدمات سلامت روان در بحران‌ها
در شرایط بحران، مدل‌های مختلفی برای ارائه خدمات سلامت روان استفاده می‌شوند.
یکی از مؤثرترین مدل‌ها، حمایت روانی-اجتماعی مبتنی بر جامعه است که با استفاده از شبکه‌های اجتماعی، نهادهای مذهبی و گروه‌های محلی افراد را حمایت می‌کند. این روش به کاهش اضطراب و افسردگی، افزایش تاب‌آوری و بازسازی اعتماد اجتماعی کمک می‌کند.
مدل دیگر، تغییر وظایف و آموزش کارکنان غیرمتخصص است که با آموزش مهارت‌های پایه روانی، دسترسی به خدمات را گسترش می‌دهد.
ادغام خدمات روانی با بخش‌های حفاظت و آموزش نیز نقش کلیدی دارد.
برای مثال، ایجاد فضاهای آموزشی و حمایتی برای کودکان و نوجوانان باعث کاهش آسیب‌های روانی و ارتقای توانمندی‌های اجتماعی آن‌ها می‌شود.
استفاده از فناوری‌های دیجیتال و مشاوره از راه دور نیز در سال‌های اخیر گسترش یافته و امکان دسترسی به خدمات روانی را در شرایط محدودیت‌های فیزیکی افزایش داده است.
این مدل‌ها به‌ویژه در بحران‌های طولانی‌مدت و مناطق دورافتاده کاربرد دارند و با توجه به فرهنگ و شرایط محلی سازگار می‌شوند تا اثربخشی بیشتری داشته باشند.
۵. ملاحظات اخلاقی و فرهنگی
در طراحی و ارائه خدمات سلامت روان در بحران‌ها، رعایت اصول اخلاقی و توجه به فرهنگ محلی بسیار مهم است.
هر مداخله‌ای باید اصل «آسیب‌نرساندن» را رعایت کند و از بازتروما یا وابستگی غیرضروری جلوگیری کند.
حفظ محرمانگی و جلب رضایت آگاهانه از افراد، به ویژه کودکان و بازماندگان خشونت، از اهمیت بالایی برخوردار است.
شایستگی فرهنگی نیز به معنای تطبیق مداخلات با باورها و زبان محلی است.
همکاری با رهبران مذهبی، درمانگران سنتی و جامعه محلی باعث افزایش پذیرش و اثربخشی برنامه‌ها می‌شود.
عدالت و شمول نیز اصول مهمی هستند؛ زنان، کودکان، سالمندان، افراد دارای معلولیت و اقلیت‌های قومی باید در اولویت خدمات قرار گیرند تا هیچ گروهی از دسترسی به حمایت روانی محروم نشود. رعایت این ملاحظات اخلاقی و فرهنگی، علاوه بر افزایش اثربخشی، اعتماد جامعه را به خدمات سلامت روان تقویت می‌کند و باعث پایداری نتایج در بلندمدت می‌شود.
۶. راهبردهای بهبود دسترسی
برای بهبود دسترسی به خدمات سلامت روان در بحران‌ها، لازم است یک رویکرد چندبعدی اتخاذ شود.
نخست، سرمایه‌گذاری در نیروی انسانی و آموزش کارکنان بخش سلامت، از جمله پرستاران و پزشکان عمومی، برای ارائه خدمات روانی بسیار مهم است.
دوم، تأمین مالی پایدار و سیاست‌گذاری مناسب باعث می‌شود برنامه‌ها ادامه‌دار و مقاوم باشند.
سوم، مشارکت جامعه محلی و افزایش تاب‌آوری افراد و گروه‌ها از طریق آموزش، گروه‌های همیار و کمپین‌های آگاهی‌بخشی، اثربخشی برنامه‌ها را افزایش می‌دهد.
چهارم، استفاده از شواهد علمی و پژوهش‌های مداوم، امکان طراحی برنامه‌های مبتنی بر داده را فراهم می‌کند و از هدررفت منابع جلوگیری می‌کند.
این استراتژی‌ها باید با توجه به شرایط محلی، محدودیت‌ها و نیازهای افراد آسیب‌پذیر طراحی شوند تا دسترسی به خدمات روانی گسترده، مؤثر و پایدار باشد.
۷. مسیر آینده
با توجه به افزایش تعداد فجایع طبیعی، درگیری‌های مسلحانه و بحران‌های جهانی ناشی از تغییرات اقلیمی، توجه به سلامت روان بیش از پیش اهمیت یافته است.
آینده سلامت روان در بحران‌ها نیازمند ادغام خدمات در نظام‌های بهداشتی، بومی‌سازی برنامه‌ها و بهره‌گیری از فناوری‌های نوین است.
استفاده از ابزارهای دیجیتال، مشاوره آنلاین، اپلیکیشن‌های سلامت روان و شبکه‌های اجتماعی می‌تواند دسترسی را افزایش دهد.
با این حال، رعایت اصول اخلاقی، حفظ حریم خصوصی و تضمین عدالت در دسترسی باید در اولویت باشد.
همکاری بین دولت‌ها، سازمان‌های بین‌المللی و جامعه مدنی می‌تواند ظرفیت‌ها را افزایش دهد و سیستم‌های پایدار و مقاوم ایجاد کند.
توجه به سلامت روان نه تنها به بهبود کیفیت زندگی افراد کمک می‌کند بلکه باعث بازسازی بهتر جوامع و افزایش تاب‌آوری اجتماعی می‌شود.
 
سلامت روان در فجایع و شرایط اضطراری بخشی جدایی‌ناپذیر از پاسخ بشردوستانه و بازسازی اجتماعی است.
بحران‌ها نشان می‌دهند که کمبود خدمات روانی می‌تواند اثرات بلندمدت داشته باشد، اما در عین حال فرصتی برای بازسازی نظام‌های سلامت و ایجاد ساختارهای پایدار فراهم می‌کنند.
دسترسی به خدمات روانی نیازمند توجه به ساختار، منابع انسانی، فرهنگ و مشارکت جامعه است. استفاده از فناوری‌های نوین، ادغام خدمات در نظام‌های بهداشتی، و توجه به عدالت و شمول، مسیر بهبود دسترسی را هموار می‌کند. جوامعی که سلامت روان را در اولویت قرار دهند، توانمندتر از دیگران در بازسازی و عبور از بحران خواهند بود
✅ آیا این خبر پزشکی و سلامت برای شما مفید بود؟ امتیاز خود را ثبت کنید.
[کل: 0 میانگین: 0]
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط روابط عمومی ایران مدلبز منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا و خلاف قوانین جمهوری اسلامی باشد منتشر نخواهد شد.
  • لازم به یادآوری است که آی پی شخص نظر دهنده ثبت می شود و کلیه مسئولیت های حقوقی نظرات بر عهده شخص نظر بوده و قابل پیگیری قضایی می باشد که در صورت هر گونه شکایت مسئولیت بر عهده شخص نظر دهنده خواهد بود.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.