به گزارش خبرگزاری مهر، محمد حسن وکیلی شامگاه دوشنبه در نشست «عبور از بنبست ۲» با محوریت کرسی آزاداندیشی در موضوع سبک زندگی اسلامی با بیان اینکه «سبک زندگی اسلامی» مفهومی چندلایه و دربرگیرنده مراحل گوناگون از زیست فردی تا تمدنسازی است، اظهار کرد: در حال حاضر آنچه در جامعه ما بهعنوان دغدغه فرهنگی مطرح است، در سطحی پیچیده و نظری قرار ندارد؛ بلکه مهمترین نگرانی، حفظ هویت دینی بخشی از جامعه و مسلمان نگهداشتن اقشاری است که در عمل از حداقلهای واجبات و محرمات فاصله گرفتهاند.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به تغییرات فرهنگی و اجتماعی پس از دهه شصت افزود: از دهه هفتاد به بعد، شاهد کمرنگ شدن توجه به مباحث فرهنگی در کشور بودیم و این مسئله موجب شده تا در حوزه تربیت دینی، با چالشهای اساسی روبهرو شویم. مشکل امروز جامعه ما نبود منابع پژوهشی یا ضعف محتوایی نیست، بلکه مسئله اصلی، نبود سازوکار مؤثر برای انتقال مفاهیم دینی در نظام آموزشی و فرهنگی است.
وی در ادامه با تأکید بر ضرورت تمرکز بر نقاط کلیدی در روند تمدنی گفت: در مسیر تحقق سبک زندگی اسلامی، باید بر حوزههایی سرمایهگذاری کنیم که هزینه اندک و اثرگذاری فراوان دارند. سبک زندگی اسلامی در حقیقت همان زندگی بر مبنای تعالیم اسلام است و نباید آن را صرفاً بهعنوان یک سبک در کنار دیگر سبکهای زندگی تعریف کرد، زیرا اسلام خود الگوی کامل زندگی است.
وکیلی با اشاره به اهمیت نهاد آموزش و پرورش در شکلدهی به هویت نسل جدید خاطرنشان کرد: آموزش و پرورش تنها گذرگاه فراگیر برای تأثیرگذاری بر آینده جامعه است، اما متأسفانه این نهاد بهطور کامل در اختیار جریان فرهنگی انقلابی نیست. در حالی که در مقطع ابتدایی، نقش مدرسه در تربیت دینی دانشآموزان بیش از هر نهاد دیگری است، هنوز راه مؤثری برای ورود جریانهای تربیتی اسلامی به این عرصه وجود ندارد.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به تجربههای عینی در حوزه تربیت دینی افزود: مشاهده شده است که دورههای آموزشی کوتاهمدت و هدفمند، میتوانند تحولات جدی در سبک زندگی افراد ایجاد کنند. برای مثال، در برخی از مناطق، افرادی که در ابتدا فاصله زیادی از مناسک دینی داشتند، پس از آموزشهای کوتاهمدت، تغییرات چشمگیری در رفتار و نگرش خود نشان دادهاند.
لزوم بازنگری در نظام آموزشی کشور
وی همچنین از فعالیت گسترده روحانیون در نظام آموزشی خبر داد و گفت: در حال حاضر، در برخی از استانها از جمله خوزستان، بیش از هزار و پانصد روحانی در آموزش و پرورش مشغول فعالیت هستند و این حضور میتواند زمینهساز تحولات بنیادین در نظام تربیتی کشور باشد.
وکیلی تأکید کرد: اگر نهادهای اساسی تربیتی دچار تحول شوند، بهصورت طبیعی سایر ابعاد زندگی اجتماعی و فرهنگی جامعه نیز متحول خواهد شد. راه احیای تمدن اسلامی از اصلاح سبک زندگی آغاز میشود و این مهم تنها با تربیت نسلی مؤمن، آگاه و فعال در بستر آموزش و فرهنگ امکانپذیر است.
استاد حوزه و دانشگاه بر ضرورت بازنگری در نظام آموزشی کشور برای تقویت بنیانهای فرهنگی و دینی تأکید کرد.
وی با اشاره به چالشهای موجود در نظام آموزش و پرورش گفت: آموزش و پرورش امروز با معضل افسردگی، ضعف انگیزه و مشکلات تربیتی میان دانشآموزان و خانوادهها مواجه است. ساختار فعلی این نهاد نیازمند تحول اساسی است تا بتواند در مسیر تربیت دینی و فرهنگی نسل جوان نقش مؤثری ایفا کند.
وکیلی با بیان اینکه بسیاری از آسیبهای اجتماعی ریشه در ضعف آموزش دینی و اخلاقی در مدارس دارد، اظهار کرد: تجربههای میدانی نشان میدهد اگر در طول دوره تحصیل از دبستان تا پایان دبیرستان آموزشهای منسجم تربیتی و فرهنگی ارائه شود، بسیاری از چالشهای فرهنگی و از جمله مسئله حجاب در جامعه کاهش خواهد یافت. ما بهصورت آزمایشی در برخی مناطق این الگو را اجرا کردهایم و نتایج نشان داده که تا ۸۰ یا ۹۰ درصد رفتارها و نگرشهای دانشآموزان بهبود پیدا کرده است.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به نقش الگوهای تربیتی اسلامی خاطرنشان کرد: در مکتب تربیتی نجف، بر الگوگیری از رفتار علما و بزرگان تأکید ویژهای میشود. امروز نیز اگر بتوانیم شخصیتهایی را بهعنوان الگوی نسل جوان معرفی کنیم که در عین دینداری، زندگی واقعی و مردمی دارند، بسیاری از آسیبها بهتدریج برطرف خواهد شد. مردم ذاتاً پاکاند و اگر الگوی مناسب و مسیر درست را ببینند، اصلاحپذیر هستند.
وی همچنین با اشاره به مدل تربیتی پیامبر اسلام (ص) افزود: روش تربیتی پیامبر (ص) بر پایه رابطه خشک استاد و شاگرد نبود، بلکه بر رفتار، همراهی و تربیت عملی استوار بود. ایشان با رفتار خود آموزش میدادند و این همان الگویی است که باید در مدارس و مراکز آموزشی ما پیاده شود.
وکیلی با طرح این پرسش که آیا الگوهای تربیتی اسلامی در مدارس فعلی ما بهدرستی پیادهسازی شده است؟ گفت: نهادهایی مانند سازمان تبلیغات اسلامی که مدیریت مدارس صدرا را بر عهده دارند، میتوانند بستر اجرای طرحهای جامع تربیتی باشند. اگر این الگوها بهصورت فراگیر در آموزش و پرورش دنبال شود، شاهد تحولی بنیادین در سبک زندگی نسل آینده خواهیم بود.