خبرگزاری مهر؛ گروه استانها: میان دیوارهای ساده مرکز ترک اعتیاد بیجار، روزها و شبهایی سپری میشود که سرشار از اشک، لبخند، درد و امید است.
جایی که مردان و زنانی خسته از شکست، بار دیگر ایستادن را تمرین میکنند، در میان آنها، «علی» یکی از چهرههایی است که با اراده و باور به تغییر، قصهای متفاوت برای گفتن دارد؛ قصهای از تولدی دوباره پس از سالها اسارت در دام اعتیاد.
صبح زود است صدای جلسه گروه درمانی از انتهای سالن شنیده میشود.
مددجویان تازهوارد، با نگاهی پر از تردید و نگرانی بر صندلیها نشستهاند بوی عطر چای که در آشپزخانهی کوچک مرکز دم شده، در هوا پیچیده.
گرفتاری در دام اعتیاد با یک تعارف ساده
در این میان، علی، با چهرهای که نشانههایی از سختی سالها را بر خود دارد، در اتاق مشاوره پذیرای خبرنگار مهر میشود و با نگاهی آرام و صدایی شمرده از گذشته خود میگوید: همه چیز با یک تعارف ساده شروع شد.
نوجوان بودم و فکر میکردم کنجکاوی بیضرر است اما همین کنجکاوی سالها از عمرم را گرفت.
چشمهایش برای لحظهای به نقطهای دور خیره میشود؛ انگار صحنههایی از گذشته را بار دیگر مرور میکند.
علی از سالهایی میگوید که در دام مواد مخدر غرق شد، دوستان قدیمی را از دست داد و خانوادهاش را ناامید کرد.
سالیان دراز بیخانمانی، مصرف بیوقفه و روزهایی که در پارکهای شهر به شب میرساند، خاطرات تلخی است که علی از آنها عبور کرده است و میگوید: گاهی از شدت گرسنگی در سطلهای زباله دنبال غذا میگشتم فقط میخواستم یک روز دیگر زنده بمانم تا بتوانم مصرف کنم.
این جملات را آرام اما محکم بر زبان میآورد.
درخواست کمک برای ترک اعتیاد
نقطه عطف زندگی علی، در یکی از شبهای یخزده بیجار رقم خورد؛ شبی که تصمیم گرفت کمک بخواهد و برای ترک اقدام کند.
ورود به مرکز بازپروری آغاز راهی دشوار بود ترک جسمانی، اضطراب شدید، افسردگی و وسوسههای لحظه به لحظه، موانعی بودند که هر روز در برابرش قد علم میکردند.
اما علی تسلیم نشد او از جلسات گروهی، مشاورههای فردی و کارگاههای مهارتآموزی یاد گرفت چطور با بحرانها مواجه شود.
میگوید: اینجا فهمیدم که فقط ترک جسمی کافی نیست باید ذهنم را هم درمان میکردم باید یاد میگرفتم چطور زندگی کنم.
حیاط کوچک مرکز، که با درختان نازک تزئین شده، امروز شاهد قدمهای محکم مددجویانی است که رؤیای زندگی تازه را در سر میپرورانند.
علی حالا یکی از داوطلبان فعال مرکز است؛ به مددجویان تازه وارد امید میدهد، داستانش را برای آنها تعریف میکند و در جلسات انگیزشی حضور مییابد.
بازگشتی امیدوارانه به آغوش خانواده
امروز او شغلی پایدار در یک کارگاه تولیدی یافته و پس از سالها جدایی، دوباره به آغوش خانواده بازگشته است.
وقتی از آینده میپرسیم، لبخندی میزند و میگوید: میخواهم روزی یک مرکز مشاوره خودم راه بیندازم دوست دارم آنهایی را که هنوز در تاریکیاند، به روشنایی برگردانم.
مسئولان مرکز ترک اعتیاد بیجار تأکید دارند که موفقیت مددجویان، نتیجهی ترکیبی از درمان جسمی، روانی، مهارتآموزی و حمایت اجتماعی است.
به گفته آنها، علی نمونهای از صدها نفری است که میتوانند پس از سقوط، دوباره بایستند؛ اگر فرصت و حمایت مناسب داشته باشند.
گزارش میدانی خبرنگار مهر از این مرکز نشان میدهد که اگرچه مسیر ترک اعتیاد سخت و طاقتفرساست، اما برای کسانی که امید را باور کنند و قدمهای کوچک اما استوار بردارند، زندگی همچنان منتظر است.