خبرگزاری مهر، گروه استانها – مطهره میرزایی: هفته کتاب و کتابخوانی فرصتی مغتنم است تا بار دیگر بشر با دوست دیرینه خود آشتی کرده و بتواند باب مطالعه را در روزمره خود بگشاید.
هرچند امروزه با انبوه منابع اطلاعاتی چه معتبر و چه نامعتبر مواجه هستیم و این حجم گسترده دادهها در بسیاری مواقع تنها «توهم دانایی» را در افکار عمومی گسترش میدهد و نوعی تقلید از نادانی است اما در واقع باید بررسی که امروز سرانه مطالعه در استان چه وضعیتی دارد و حتی باید به پرسشهایی از این دست که «مطالعه چیست؟» و «چه نوع مطالعهای هدفمند محسوب میشود؟» پاسخ جدی داد.
۶۴ هزار نفر عضو کتابخانههای قزوین هستند
مهدیه سادات قافلهباشی، سرپرست ادارهکل کتابخانههای عمومی و دبیرخانه انجمن کتابخانههای عمومی استان در گفتوگو با خبرنگار مهر با اشاره به وضعیت سرانه مطالعه در استان قزوین اظهار کرد: بر اساس آمار موجود، تعداد اعضای کتابخانههای استان حدود ۶۴ هزار نفر است که نسبت به جمعیت استان رقم پایینی به شمار میرود.
وی با بیان اینکه از این تعداد، ۵۷ درصد زنان، ۴۳ درصد مردان و ۱۷ هزار نفر از اعضا را کودکان تشکیل میدهند، تصریح کرد: این آمار نشان میدهد زنان ارتباط بیشتری با کتابخانهها دارند اما همچنان نیاز به افزایش جدی میزان عضویت در سطح استان وجود دارد.
این مسئول تصریح کرد: در حال حاضر استان قزوین با سرانه ۳۴.۸۷ جلد کتاب به ازای هر هزار نفر و ۳۴.۸۴ جلد به ازای هر ۱۰۰ نفر، رتبه دوازدهم کشور را داراست.
وی گفت: استان قزوین با برخورداری از ۴۲ کتابخانه نهادی و ۱۷ کتابخانه مشارکتی، در مجموع دارای ۵۹ باب کتابخانه است و دو پروژه جدید نیز در دست اجرا قرار دارد.
فرایند مطالعه تنها خواندن نیست
حمیدرضا سبحانینژاد، نویسنده و فیلمنامهنویس برجسته قزوینی، در گفتوگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: فرایند مطالعه، تنها خواندن نیست بلکه شاید تنها ۲۰ تا ۳۰ درصد مطالعه به خواندن اختصاص داشته باشد و بخش مهمتر، تحلیل و پیوند دادن مطالب خواندهشده با داشتههای ذهنی فرد است.
نویسنده سریال سنجرخان مطرح کرد: مطالعه زمانی مؤثر خواهد بود که فرد با اشتیاق و لذت کتاب را بخواند، سپس آن را در ذهن مرور کرده و با تجربیات و دانش پیشین خود پیوند دهد در غیر این صورت، مطالعه صرفاً به انباشت اطلاعات منجر میشود و فرد به یک کتابخانه سیار تبدیل خواهد شد، بدون آنکه بتواند از مطالب خواندهشده در زندگی روزمره استفاده کند.

مطالعه کاربردی یعنی جاری بودن در زندگی
این کارشناس ادبی یادآور شد: مطالعه کاربردی یعنی مطالعهای که در زندگی افراد جاری و ساری باشد. این نوع مطالعه، نیازمند ذهنی آموزشدیده و تحلیلی است که بتواند مطالب پراکنده را به هم مرتبط کند و از آنها در زمینههای مختلف زندگی بهره گیرد.
وی افزود: متأسفانه در بسیاری از پژوهشهای دانشگاهی، تولید محتوای اصیل کمتر دیده میشود و بیشتر آثار ترجمه یا بازنویسی مطالب قدیمی هستند در حالی که مطالعه باید به تولید محتوای جدید و کاربردی منجر شود؛ محتوایی که بر اساس زمینه فرهنگی جامعه شکل گرفته باشد.
او ادامه داد: نمونهای از اهمیت مطالعه کاربردی را میتوان در حوزه سبک زندگی و تغذیه مشاهده کرد. برای مثال، رژیم غذایی مناسب میتواند سلامت جامعه را ارتقا دهد و طول عمر افراد را افزایش دهد اما در فضای مجازی، نظرات متناقض درباره مواد غذایی و سبکهای تغذیه منتشر میشود و افراد سردرگم میمانند و این موضوع نشاندهنده نبود مطالعه جدی و علمی در این حوزه است.
این نویسنده مطرح کرد: بنابراین مطالعه باید بهگونهای باشد که بتواند تغییرات مثبت در سبک زندگی ایجاد کند و به نوعی به سرچشمه علوم و فنون دسترسی داشته باشد.
بسیاری از کتابهایی که منتشر میشوند ارزش مطالعه ندارند
وی با تأکید بر اینکه مطالعه زمانی مفید خواهد بود که به تولید محتوا و تحلیل منجر شود، گفت: نویسندگان و محققان باید بتوانند مطالب گردآوریشده را با دانش جدید پیوند دهند و آنها را بهصورت منسجم ارائه کنند در غیر این صورت آثار دچار پراکندگی خواهند شد و مخاطب نمیتواند جمعبندی مناسبی از آنها داشته باشد.
این نویسنده تصریح کرد: متأسفانه بسیاری از کتابهایی که امروز منتشر میشوند ارزش مطالعه ندارند و صرفاً برای اعتبار نویسنده چاپ میشوند و این مسئلهای است که در حوزههای مختلف ادبی، هنری و فرهنگی دیده میشود و نیازمند بازنگری جدی است.
مسئولین بحران مطالعه را بپذیرند
زهرا عبداللهی، نویسنده قزوینی نیز در گفتوگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: تا زمانیکه قشر فرهیخته جامعه و مسئولان فرهنگی، بحران مطالعه را جدی نگیرند و به آن باور نداشته باشند، نمیتوان برای این مسئله چارهای اندیشید.
وی ادامه داد: هنگامی که با آمارهای ظاهراً امیدوارکننده تلاش میکنیم افکار عمومی را قانع کنیم که وضعیت مطالعه بحرانی نیست در اصل مانع حل مشکل میشویم، بنابراین نخستین گام، پذیرش این واقعیت است که جامعه ما با بحران مطالعه روبهرو است.
این نویسنده با اشاره به نقش نهاد کتابخانههای عمومی بیان کرد: این نهاد فرصتی ارزشمند را در اختیار شهروندان گذاشته تا با پرداخت مبلغی اندک از منابع متعدد علمی و فرهنگی استفاده کنند؛ با این حال آمارهای رسمی در این زمینه نگرانکننده است و نشان میدهد تنها حدود ۴.۸ درصد از مردم قزوین عضو کتابخانههای عمومی هستند و این رقم، بهروشنی از وضعیت بحرانی مطالعه در استان خبر میدهد.
وی تصریح کرد: در همین آمارها، سرپرست کتابخانههای عمومی استان از موفقیت در جذب کتابهای اهدایی سخن گفته و رتبه پنجم کشور در این زمینه را نوعی دستاورد دانسته است اما پرسش اساسی این است که وقتی مخاطبی برای مطالعه وجود ندارد انبوه کتابهای اهدایی چه تأثیری خواهد داشت؟ اگر کمتر از پنج درصد جمعیت از کتابخانهها استفاده میکنند، افزایش منابع بدون افزایش خواننده، بینتیجه است.

مطالعه باید به ارزش اجتماعی تبدیل شود
این نویسنده خاطرنشان کرد: حتی اگر کتابخانهها زیباتر و مجهزتر شوند و امکانات رفاهی بیشتری برای مخاطبان فراهم گردد، تا زمانی که علاقه به کتاب در ذهن شهروند قزوینی نهادینه نشده باشد همه این اقدامات نمایشی و کماثر خواهد بود. مسئله اصلی، تغییر نگرش عمومی و تبدیل مطالعه به یک ارزش اجتماعی است؛ امری که تنها از مسیر کار فرهنگی مستمر و هوشمندانه ممکن میشود.
وی درباره راهکارهای تقویت مطالعه گفت: طرحهایی مانند «کوله کتاب»، «کتابخانه سیار»، «شهر دوستدار کتاب»، «پایتخت کتاب ایران» و احداث کتابخانههای جدید، در صورتی مؤثر خواهند بود که همزمان احساس نیاز به مطالعه و درک اهمیت کتاب در میان مردم شکل گیرد و این هدف، صرفاً با انجام فعالیتهای بلندمدت فرهنگی تحقق مییابد.
این نویسنده قزوینی افزود: نصب بنرها، بیلبوردها یا قرار دادن باکسهای کتاب در فضای شهری تنها زمانی اثربخش است که در ذهن شهروند ارزش مطالعه جا افتاده باشد، وگرنه این اقدامات جنبه نمایشی خواهند داشت.
وی ادامه داد: باید صادقانه پرسید آیا در فرهنگ عمومی ما، کتابخوانی بهعنوان یک ارزش پذیرفته شده است؟ در واقع، بسیاری از نوجوانان امروزی ارزش را در شهرت مجازی و اینفلوئنسر شدن میبینند. از این رو، سیاستگذاران فرهنگی باید به مرور زمان، مطالعه را جایگزین این ارزشهای زودگذر کنند.
عبداللهی اظهار کرد: اقدامهایی مانند هدیه دادن کتاب، جذابتر کردن فضای کتابخانهها و لذتبخش کردن تجربه مطالعه برای نوجوانان، همه در مراحل بعدی قرار دارند؛ چرا که ابتدا باید ذهنیت جامعه نسبت به کتاب و ارزش فرهنگی آن تغییر کند. این چالش، ارتباط مستقیم با نظام آموزشی دارد.
وی در ادامه گفت: متأسفانه مدارس امروز بیشتر شبیه کارگاههاییاند که محصولاتی یکشکل تولید میکنند؛ جایی که خلاقیت دانشآموزان از بین میرود و معلمان اغلب تنها به اجرای سرفصلهای درسی اکتفا میکنند. در حالی که قزوین زادگاه بزرگانی چون دهخدا، نسیم شمال، دبیرسیاقی و اشراقی است کمتر دانشآموزی در استان چهرههای ادبی و فرهنگی شهر خود را میشناسد، در حالیکه همین آشنایی میتواند محرکی جدی برای مطالعه باشد.
افزایش سرانه مطالعه نیازمند اصلاح نظام آموزشی است
این نویسنده گفت: نقش معلمان را در پرورش عادت مطالعه بسیار مهم دانست و گفت: معلمان باید زمانی برای مطالعه آزاد دانشآموزان در نظر بگیرند، به گفتوگو با آنان بپردازند و محیطی بسازند که مطالعه برای بچهها لذتبخش باشد اما تمرکز بیش از اندازه بر کتابهای درسی، موجب تربیت دانشآموزانی میشود که خلاقیت و تفکر مستقل ندارند. به همین دلیل افزایش سرانه مطالعه نیازمند اصلاح نظام آموزشی و همراهی خانوادهها است نه صرفاً توسعه کتابخانهها یا ارزانتر کردن کتابها.
وی خاطرنشان کرد: سیاستگذار فرهنگی باید باهوش، خلاق و دارای دغدغه واقعی باشد. او باید از اقدامات نمادین فراتر رود، مدیران حوزههای مختلف را گرد هم آورد و بر اساس شناخت دقیق از نیاز جامعه، برنامهریزی بلندمدت انجام دهد. همچنین، بتواند ذائقه مخاطب را درست هدایت کند؛ نه اینکه صرفاً با موج همراه شود و مثلاً مسابقه خلاصهنویسی از رمان عامهپسند بامداد خمار راه بیندازد.
عبداللهی گفت: در کنار برنامههای کلان، هر فرد نیز میتواند سهم خود را ایفا کند؛ با اختصاص روزانه ۱۵ تا ۲۰ دقیقه برای مطالعه، خواندن حداقل یک کتاب در ماه و ایجاد فضایی آرام برای کتابخوانی در خانه یا محل کار. همچنین ترویج فرهنگ هدیه دادن کتاب و الگوبودن والدین برای فرزندان، در علاقهمند کردن نسل جدید مؤثر است.

وی خاطرنشان کرد: استفاده هوشمندانه از فضای مجازی نیز میتواند ابزار قدرتمندی برای ترویج مطالعه باشد. همانطور که بلاگرها و اینفلوئنسرها در شکلدهی سبک زندگی تأثیر دارند، میتوان از ظرفیت آنان برای معرفی مفاخر فرهنگی و تشویق جوانان به مطالعه بهره گرفت در این صورت، فضای مجازی از تهدیدی برای فرهنگ، به فرصتی برای رشد آن تبدیل خواهد شد.
این نویسنده در پایان بر ضرورت گامهای بلندمدت سیاستگذاران فرهنگی تأکید کرد و گفت: فرهنگ را فراتر از فضای سیاسی و سیاستزده امروز ببینیم، مسئول فرهنگی باید بپذیرد که افزایش سرانه مطالعه در جامعه یک شبه محقق نمیشود و یک فرآیند بلندمدت است بنابراین سیاستگذار فرهنگی باید اهداف بلندمدت داشته و اقداماتی را آغاز کند که شاید بیست سال آینده اثرگذاری آن مشخص شود.
بحران مطالعه در قزوین یک مسئله آماری نیست
بحران مطالعه در قزوین تنها یک مسئله آماری نیست، بلکه به کیفیت مطالعه، نحوه مواجهه با دانش و نوع نگاه جامعه به کتاب بازمیگردد. آمار پایین عضویت در کتابخانهها، نبود تحلیل در فرآیند مطالعه و غلبه اطلاعات سطحی، نشانههایی از این بحراناند و آنچه میتواند وضعیت را بهبود بخشد صرفاً افزودن تعداد کتابخانهها یا منابع نیست؛ بلکه باید نگرش عمومی نسبت به مطالعه دگرگون شود.
مطالعه زمانی مؤثر است که به تولید فکر، تحلیل، بهبود سبک زندگی و ارتقای کیفیت زندگی منجر شود. این هدف تنها از طریق تقویت مهارتهای فکری، ایجاد انگیزه، آموزش درست و تعریف درست از «مطالعه هدفمند» امکانپذیر است و در این مسیر، نهادهای فرهنگی، نویسندگان، پژوهشگران، نظام آموزشی و خانوادهها هر یک نقشی اساسی بر عهده دارند.