افزونه جلالی را نصب کنید.
- برگزاری وبینار معاونان درمان دانشکده ها و دانشگاه های علوم پزشکی کشور
- برگزاری دهمین آزمون صلاحیت حرفهای پرستاری با حضور بیش از ۱۶ هزار پرستار
- ترافیک در محورهای کندوان و هراز نیمه سنگین تا سنگین است
- وزیر اطلاعات: تصور حل مشکلات کشور با غنیسازی صفر سادهانگاری است
- لطفی: واژگونی پراید در محور تربتجام منجر به مصدومیت ۵ نفر شد
- کشف ۱۹ مشک ماری بزرگ در شهرستان جاسک
- تولید سالانه بیش از ۸ هزار تن انواع گوشت در بردسکن
- آنچه از خواص گیاه تاک خدا و اثر فوق العاده اش بر درمان بیماری ها باید بدانید
- اجرای سریع مصوبات شورای عالی سلامت با تعیین دقیق نقش دستگاهها ضروری است
- انفجار در اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان غربی
- سیلی سیاست به بازار خودرو/ خودرو در 3 مهر چقدر گران شد؟
- ضرورت تأسیس مراکز درمانی ویژه سالمندان؛ اجرای بیمه اکمل بازنشستگان
- مناسب سازی شهری برای سالمندان آذربایجان غربی کافی نیست
- خراسان جنوبی میزبان ۲۷ عنوان برنامه در هفته گردشگری
- برنامهریزی برای هفته گردشگری و صدور یک سند دیگر برای تخت جمشید
- استاندارکرمان: ساردوئیه به تقویم گردشگری استان کرمان اضافه میشود
- بخشدارساردوئیه: قطب مغفول گردوی کشوربه ظرفیت های اقتصادی ملی می پیوندد
- با پاسخ به این ۷ پرسش کلیدی جایگاه خود را در یک دهه آینده ببینید
یک بسته گذار برای کلاس اولیها در مدارس طراحی و اجرا شود
ورود به پایه اول را میتوان یک «گذار رشدی و ساختاری» دانست. کودک از محیطی نسبتاً بازیمحور و خانوادهمحور وارد فضایی رسمیتر میشود که در آن انتظار میرود عملکرد داشته باشد، از قوانین جمعی پیروی کند و با همسالان و بزرگسالان جدید به صورت منظم تعامل کند

به نظر شما چرا ورود به پایه اول برای کودکان و والدین یکی از مهمترین مراحل زندگی تحصیلی است؟
ورود به پایه اول را میتوان یک «گذار رشدی و ساختاری» دانست. کودک از محیطی نسبتاً بازیمحور و خانوادهمحور وارد فضایی رسمیتر میشود که در آن انتظار میرود عملکرد داشته باشد، از قوانین جمعی پیروی و با همسالان و بزرگسالان جدید به صورت منظم تعامل کند. در همین دوره است که معیارهای هویتی، یعنی همان «خود دانشآموز بودن»، مهارتهای تنظیم عاطفی و توجه، الگوهای رفتار اجتماعی و انتظارات آموزشی پایهگذاری میشوند. بنابراین تجربههای آغازین میتوانند مسیر سازگاری اجتماعی، انگیزش تحصیلی و موفقیت آکادمیک کودک را برای سالهای آینده تسهیل یا دشوار کنند. تحقیقات نیز نشان دادهاند اگر در همین مقطع حمایت و مداخلات مناسب ارائه شود، میتوان از بروز اضطراب، افت عملکرد و مشکلات سازگاری پیشگیری کرد.
ما معمولاً چهار دسته تغییر عمده را میبینیم؛
اول، افزایش وابستگی و اضطراب جدایی در بدو ورود که طبیعی است، بعضی کودکان هنگام خداحافظی با والدین مقاومت میکنند یا گریه نشان میدهند.
دوم، تغییر در الگوی توجه و خستگی شناختی، چون جلسات آموزشی طولانیتر و ساختارمندتر از مهدکودک یا پیشدبستانی هستند، بسیاری از بچهها به استراحتهای کوتاه و منظم نیاز پیدا میکنند.
سوم، رشد مهارتهای اجتماعی ابتدایی مثل نوبتگیری، همکاری و حل اختلاف، هرچند سرعت رشد در هر کودک متفاوت است.
چهارم، تغییر در احساس خودکارآمدی و هویت تحصیلی، یعنی تجربههای اولیه موفقیت یا شکست در کلاس اول نقش بزرگی در شکلگیری این باور دارد که «من دانشآموز توانمندی هستم یا نه» مطالعات جدید هم نشان دادهاند که تنظیم هیجان، خودکنترلی و مهارتهای اجتماعی در همین دوره پیشبینیکننده مهم سازگاری تحصیلیاند.
مدرسه و معلمان چه نقشی در کاهش اضطراب و استرس کودکان دارند؟
نقش آنها بسیار تعیینکننده است. یکی از مؤثرترین راهها برنامههای گذار یا transition programs است، یعنی در وهله اول بازدید از مدرسه، ملاقات با معلم، روز آشنایی یا شروع نیمروزهای کوتاه که اضطراب جدایی را کاهش میدهد. دوم، اجرای برنامههای آموزش اجتماعی- عاطفی (SEL) در کلاسهاست؛ این برنامهها به بچهها مهارتهایی مانند نامگذاری هیجان، راهبردهای آرامسازی یا حل مسئله را میآموزند و شواهد نشان میدهد که مشکلات رفتاری را کم کرده و سازگاری را بالا میبرند. سوم، ایجاد روالها و ساختار مشخص است. کودک وقتی میداند چه چیزی در انتظار اوست، امنیت بیشتری احساس میکند و نهایتاً آمادگی معلم برای شناسایی و ارجاع، معلم باید بتواند علائم اضطراب مزمن یا مشکلات تطابق را زود تشخیص دهد و با تیم مشاوره همکاری کند.
چه اقداماتی از طرف مدرسه به ایجاد محیطی امن و دوستانه برای کلاس اولیها کمک میکند؟
مدرسه میتواند با اقداماتی مثل برگزاری روزهای آشنایی و بازیهای گروهی اعتمادساز، محیط را دوستانهتر کند. کاهش نسبت معلم به دانشآموز در هفتههای اول هم بسیار کمککننده است. اجرای برنامههای SEL به صورت تمامکلاسی از همان ابتدا، گوشههای آرام برای تنظیم هیجان و روالهای تصویری همگی باعث احساس امنیت بیشتر میشوند. از سوی دیگر، تشویق رفتارهای اجتماعی مثبت مانند همکاری و نوبتگیری به ایجاد جو دوستانه کمک میکند و فراموش نکنیم ارتباط زودهنگام و منظم با خانوادهها که اعتماد متقابل را بالا میبرد.
تفاوتهای فردی کودکان در کلاس اول را چطور باید مدیریت کرد؟
قبل از هر چیز باید تشخیص اولیه داشته باشیم؛ ابزارهای غربالگری و مشاهدات دقیق کمک میکنند نیازهای زبانی، شناختی یا رفتاری مشخص شود. بعد از آن، آموزش تفاوتگذاری شده (Differentiated Instruction) بهترین راه است، یعنی محتوا و فرایند یادگیری براساس سطح و سبک یادگیری کودک تنظیم شود. گروهبندی انعطافپذیر و کار در گروههای کوچک، مداخلات جبرانی کوتاهمدت برای بچههایی که نیاز ویژه دارند و بازی محورکردن آموزش همگی به کودکان فرصت برابر برای مشارکت میدهند. نقش والدین هم مهم است؛ باید در جریان برنامههای فردی قرار بگیرند تا بتوانند در خانه تمرینهای متناسب انجام دهند.
همکاری والدین و مدرسه در این دوره چقدر در موفقیت تحصیلی و اجتماعی کودک اثر دارد؟
به جرأت میتوانم بگویم که همکاری والدین و مدرسه یکی از قویترین پیشبینیکنندههای موفقیت است. متاآنالیزها نشان دادهاند که مشارکت والدین اگرچه اندازه اثر متوسطی دارد، اما بسیار معنادار است. مهم این است که کیفیت مشارکت بالا باشد: تماسهای مثبت، حمایت از یادگیری در خانه و داشتن انتظارات واقعگرایانه. کمیت صرف حضور در مدرسه کافی نیست. بنابراین مدارس باید راههای متنوعی برای مشارکت طراحی کنند؛ مثل جلسات گروهی، کانالهای ارتباطی یا فعالیتهای مشترک. همچنین آموزش والدین برای تقویت مهارتهای کودک در خانه ضرورت دارد.
استفاده از بازیهای آموزشی چه تأثیری در رشد اجتماعی و شناختی کودکان دارد؟
بازی در این سن حیاتی است. بازیهای مشارکتی مهارتهایی مثل همدلی، نوبتگیری و حل اختلاف را تقویت میکنند. بازیهای ساختنی و هدفدار حافظه کاری، زبان و منطق ریاضی را رشد میدهند. از طرف دیگر، بازی بهطور طبیعی انگیزه را بالا میبرد و از طریق رعایت قوانین بازی، کودکان به شکل غیرمستقیم انضباط را تمرین میکنند. تحقیقات جدید نشان دادهاند که بازیمحوری در آموزش اولیه علاوه بر نتایج اجتماعی و عاطفی، بر عملکرد تحصیلی نیز اثر مثبت دارد. حتی بازیهای دیجیتال، اگر هدایت شده و مناسب سن باشند، میتوانند مهارتهای خودتنظیمی و انگیزش کودک را تقویت کنند.
با توجه به تغییرات اجتماعی و تکنولوژیک امروز، والدین باید چه مهارتهایی را از همان ابتدا به کودکان بیاموزند تا در آینده موفقتر باشند؟
پنج مهارت خودتنظیمی و سواد هیجانی، مهارتهای اجتماعی و همکاری، تفکر انتقادی و حل مسئله و خرد، تابآوری و انعطافپذیری و سواد دیجیتال و استفاده ایمن از فناوری در اولویتند. برای تقویت این مهارتها در خانه توصیه میکنم والدین با مدلسازی و نامگذاری هیجانها، آموزش آرامسازی ساده و بازیهای گروهی هدفدار شروع کنند. استفاده محدود، اما هدایت شده از فناوری، تشویق به فرآیند به جای نتیجه، واگذاری مسئولیتهای کوچک در خانه و خواندن مشترک داستانها و گفتوگو درباره آنها همگی ابزارهای عملیاند. اینها باعث میشوند کودک از همان ابتدا پایههای لازم را برای موفقیت آینده در خانه تجربه کند.
اگر بخواهید چند توصیه کلیدی برای مدارس و معلمان داشته باشید، چه میگویید؟
چهار نکته مهم دارم. یک، طراحی یک بسته گذار برای پایه اول شامل روز آشنایی، جلسه والد– معلم و برنامه SEL در هشت تا ۱۲ هفته اول.
۲. آموزش ضمن خدمت برای معلمان در زمینه شناسایی اضطراب و بهکارگیری فعالیتهای بازیمحور.
۳. ایجاد سازوکارهای ساده مشارکت والدین. مثل کانالهای اطلاعرسانی منظم و کارگاههای کوتاه.
۴. گروهبندی انعطافپذیر و مداخلات جبرانی کوتاهمدت برای کودکانی که نیازهای ویژه دارند، همراه با پایش رشد اجتماعی– عاطفی.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط روابط عمومی ایران مدلبز منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا و خلاف قوانین جمهوری اسلامی باشد منتشر نخواهد شد.
- لازم به یادآوری است که آی پی شخص نظر دهنده ثبت می شود و کلیه مسئولیت های حقوقی نظرات بر عهده شخص نظر بوده و قابل پیگیری قضایی می باشد که در صورت هر گونه شکایت مسئولیت بر عهده شخص نظر دهنده خواهد بود.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.