امروز : یکشنبه, ۱۲ مرداد , ۱۴۰۴
- خسرو حیدری مانع استقلالیشدن عیسی آلکثیر!
- واکنش تصویری به حکم علیرضا بیرانوند/ استفاده از یک عبارت معنادار برای گلر تراکتور +عکس
- پرسپولیس به دنبال محرومیت تراکتور / پرونده بیرانوند به CAS میرود؟
- مصدومیت شدید علی علیپور در تمرین پرسپولیس
- تلاش سخت استقلال برای جذب سه گزینه خارجی به ثمر میرسد؟
- جریمه سنگین حکیمی / ۱۵ سال حبس در انتظار ستاره تیم ملی!
- نقل و انتقالات باشگاه پرسپولیس / معاوضه بازیکن با استقلال جدی شد!
- همراه داشتن چه داروهایی در اربعین ممنوع است؟
- بازدید دکتر ظفرقندی از خوابگاه دخترانه در حال احداث دانشکده علوم پزشکی سراب
- آتش سوزی در انبار یک کارخانه در «اخی جهان» آذرشهر
- دستگیری اراذل و اوباش قمهکش در گرگان
- هجوم گرمای شدید به این ۱۱ استان
- با این خورشید گرفتگی «۶ دقیقه تاریکی در جهان» رخ میدهد؟
- جزئیات جدید از پرونده قتل الهه حسین نژاد / اعدام قاتل در ملأ عام؟
- ویژه ایام اربعین/ راهنمای ثبت نام و درخواست گذرنامه اعلام شد+ عکس و لینک
- واژگونی ون زائران ایرانی در مسیر نجف به مهران؛ ۱۰ نفر مصدوم شدند
- تصادف در محور قم – سلفچگان یک کشته و چهار مصدوم برجا گذاشت
- ۵ شهرستان لرستان پارک بانوان ندارند
جدال بر سر قصاص در پرونده قتل مدرسه
پسری که در یک درگیری شبانه مرتکب قتل شده است، در دادگاه جزئیاتی از زندگی دردناکش را بازگو کرد و خواستار بخشش شد.

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از اعتمادآنلاین، متهم پسری جوان است که در جنوب تهران با دو مرد جوان درگیر شد و هر دوی آنها را با چاقو زد. یکی از دو مرد به نام سینا در اثر شدت جراحت جانش را از دست داد. ماموران دختر جوان به نام ملیکا را مورد بازجویی قرار دادند. این دختر گفت ضارب پسرعمویش به نام مهران است که با موتور به مسعود حمله کرد و بعد هم او را با چاقو زد. این دختر گفت دوست مهران هم همراهش بود. ماموران مهران و دوستش، سیاوش، را شناسایی و بازداشت کردند. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
در جلسه رسیدگی، اولیای دم مقتول درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من قصد کشتن مقتول را نداشتم. فقط میخواستم از دخترعمویم مراقبت کنم. آن روز مشروب خورده بودم و جلوی در ایستاده بودم که دیدم یک ماشین شاسیبلند مقابل خانه عمویم آمد و دخترعمویم ملیکا را سوار کرد و راه افتاد. من مسعود را میشناختم و میدانستم آدم درستی نیست و برای ملیکا مشکل ایجاد میکند. متهم گفت: همان موقع موتور یکی از دوستانم را گرفتم و مسعود و ملیکا را تعقیب کردم. وسط راه دوستم را دیدم و به او گفتم برای نجات میلکا میروم. دوستم همراهم آمد. چاقو را از من گرفت و گفت تو فقط صحبت کن و یک وقتی درگیر نشو که اتفاقی بیفتد. پشت چراغ قرمز که رسیدیم، به معسود گفتم ملیکا را پیاده کن. گفت پیاده نمیکنم. جروبحث کردیم و مسعود از ماشین پیاده شد و من را زد. ما درگیر شدیم و من هم چاقو را از دوستم گرفتم و به گردن مسعود زدم.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط روابط عمومی ایران مدلبز منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا و خلاف قوانین جمهوری اسلامی باشد منتشر نخواهد شد.
- لازم به یادآوری است که آی پی شخص نظر دهنده ثبت می شود و کلیه مسئولیت های حقوقی نظرات بر عهده شخص نظر بوده و قابل پیگیری قضایی می باشد که در صورت هر گونه شکایت مسئولیت بر عهده شخص نظر دهنده خواهد بود.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.