افزونه جلالی را نصب کنید.
- تشخیص ساده افسردگی با یک نگاه
- چرا همه با یک دوربین روانشناس شدهاند!
- ریتریت (Retreat) چیست؟ راهی برای آرامش، خودشناسی و زندگی آگاهانه
- پول توجیبی بعنوان یک ابزار تربیتی
- «ترافیک» اولین و مهمترین چالش شهر خرمآباد است
- ترافیک فوق سنگین در محور رشت- امامزاده هاشم
- صدور هشدار نارنجی؛ بارش شدید باران و وقوع سیل در ۷ استان
- ایران در حوزه محصولات پزشکی قانونی خودکفا میشود
- یافتههای تازه؛ پنج حس برای انسان کافی نیست، حافظه با هفت حس کاملتر میشود
- قنات دوطبقه مون؛ اثری جهانی که در خطر خاموشی است
- بهترین رژیم لاغری برای کاهش وزن در ۲ هفته
- وزیر بهداشت: درمان رایگان کودکان زیر ۷ سال ادامه دارد
- ۶ هزار ویزیت رایگان در بیمارستان صحرایی نیروی زمینی سپاه در زهک
- کاهش ۲۷ درصدی وقوع تصادفات فوتی در فارس با رویکردهای نوین ترافیکی
- اهمیت تضمین کیفیت آموزش تخصصی در گروه دندانپزشکی
- فرصت نقش آفرینی جوانان نخبه در مسیر توسعه دانش بنیان کرمان فراهم شود
- لزوم اجرای دقیق دستورالعملهای پدافند غیرعامل توسط دستگاهها
- خوزستان نبایدبه بیابان تبدیل شود؛ مخالفت با هرگونه انتقال آب ازبالادست
تقریباً تمام دوازده روز را مشغول به کار بودیم
لطفاً در آغاز، خودتان را معرفی کنید و بفرمایید کجا شاغل هستید. من فرشید برزه هستم و در بیمارستان طالقانی کرمانشاه مشغول به کار هستم. لطفاً از شرایط آن ۱۲ روز دفاع ملی برایمان بگویید. به ما گفته شده که در تمام روزها شما بهصورت ۲۴ ساعته فعالیت داشتید. شرایط خودتان و شرایط آنجا چگونه […]


لطفاً در آغاز، خودتان را معرفی کنید و بفرمایید کجا شاغل هستید. من فرشید برزه هستم و در بیمارستان طالقانی کرمانشاه مشغول به کار هستم.
لطفاً از شرایط آن ۱۲ روز دفاع ملی برایمان بگویید. به ما گفته شده که در تمام روزها شما بهصورت ۲۴ ساعته فعالیت داشتید. شرایط خودتان و شرایط آنجا چگونه بود؟ خب واقعیت این است که آن زمان، شرایط بسیار سختی بود و ما در دل حادثه قرار داشتیم. متأسفانه تعداد حملات دشمن بیرحم زیاد بود و مدام با بحران مواجه میشدیم. طوری بود که وقتی از شیفت شب برمیگشتیم، بلافاصله به ما میگفتند سریع خودتان را به بیمارستان برسانید، و ما هم فوراً میرفتیم و مشغول رسیدگی به بیماران میشدیم. تعداد بیماران و مجروحان هم خیلی زیاد بود. متأسفانه یکی از این مجروحان، از بیماران سابق خودم بود که در حمله دچار آسیب شدید شده بود.
میزان مجروحیت ایشان در چه حدی بود و وضعیتشان چگونه بود؟ آسیب ایشان بیشتر ضربه به سر بود، همراه با صدماتی در ناحیه سر و صورت، پارگی و زخم.
در این مدت، خانوادهتان شما را همراهی میکردند؟ نمیگفتند خطرناک است، نروید یا کمتر بروید؟ چرا، پدرم خیلی نگران بود و راستش را بخواهید، زیاد میگفت نرو. ولی من در جوابش میگفتم: “شما خودت هشت سال در دوران دفاع مقدس در جبهه بودی، حالا به من میگویی نرو؟ نه، من میروم. این وظیفه من است و باید به آن عمل کنم.”
چه چیزی باعث شد که بیشتر از حد شیفتتان کار کنید و داوطلبانه خدمت کنید؟ عشق به وطن بود یا عشق به مردم؟ در آن لحظات چه چیزی به شما انگیزه میداد؟ بیشتر به خاطر مردم بود و بعد هم به خاطر وطن.
آیا خاطرهای در ذهنتان مانده یا نکتهای هست که بخواهید بگویید؟ بله، یکی از تلخترین اتفاقات مربوط به حمله به بیمارستان فارابی بود. بیشتر مجروحان، موجگرفتگانی بودند که در این بیمارستان دچار آسیب شده بودند و متأسفانه بسیاری از همکارانمان نیز دچار موجگرفتگی و ضربه به سر شدند.
اگر خدای نکرده باز هم بحرانی پیش بیاید، باز هم به همین صورت داوطلبانه حضور پیدا خواهید کرد؟ بله، حتماً.
آیا نکته، سخن یا مطلبی هست که بخواهید اضافه کنید؟ چه درباره مشکلات کاری و چه درباره آن ۱۲ روز، هر چه خودتان مایل هستید بگویید. خب، میدانید که مشکلات زیاد است. همه میدانند مشکلات پرستاری چیست و نمیخواهم دوباره به آنها بپردازم، چون متأسفانه خیلی وقتها شنیده نمیشوند. ولی امیدوارم اینبار صدای پرستاران شنیده شود.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط روابط عمومی ایران مدلبز منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا و خلاف قوانین جمهوری اسلامی باشد منتشر نخواهد شد.
- لازم به یادآوری است که آی پی شخص نظر دهنده ثبت می شود و کلیه مسئولیت های حقوقی نظرات بر عهده شخص نظر بوده و قابل پیگیری قضایی می باشد که در صورت هر گونه شکایت مسئولیت بر عهده شخص نظر دهنده خواهد بود.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.