خبرگزاری مهر- گروه استانها، محدثه جواندلویی؛ یک اتفاق و بعد تصمیم پدر مسیر زندگیاش را تغییر داد. فقط به اندازه ۳۶۵ روز او را به دنیای دیگری سوق داد. شاید سختگیری پدرانه غافلگیرکننده و سخت دلگیرکننده بود، اما خودش راهش را پیدا کرد. خانهشان در یکی از محلههای مشهد بود، اطراف منزل دبیرستان دخترانه نبود و پدر هم اجازه رفتوآمد به دبیرستانهای محلات دیگر را نداد و گفت: تا همینجا درس خواندهای بس است. هر وقت نزدیک منزل دبیرستان دخترانه راه افتادی، میتوانی ادامه تحصیل بدهی.
متولد اولین روز ماه بهشت سال ۱۳۵۶ در شهر بهشتی ایران است. با اراده، محکم و قوی و البته در پشت صحنه اعتماد به نفس بالایش، پدر و همسر همراه و همدل دارد. به قاعده دو برابر عمرش در شهرهای مختلف ایران روزگار سپری کرده است. هم درس طلبگی خوانده و هم در دانشگاه رشته حقوق ادامه تحصیل داده است. یک پایش در کلاس درس و پای دیگرش در بازار مشغول خرید پارچه، دوختودوز و آموزش خیاطی به دوستانش بود.

وقتی قطار زندگیاش به بجنورد رسید، ناگهان مسیر کارش تغییر کرد. نزدیک ایام اربعین که دختران و بانوان دنبال چادرهای راحتی بودند اما قیمتها سرسامآور و تعداد فروشگاههای ملزومات حجاب کم بود، تصمیم جهادی گرفت و طرح چادر نذری را راه انداخت. در یک شبانهروز سفارش دوخت ۱۰۰ چادر دریافت کرد. از بس پای چرخ خیاطی نشست، حتی نتوانست جرعهای آب بنوشد.
مرضیه مقیمی، بانوی فعال فرهنگی، دوزنده چادر و ملزومات حجاب و کنشگر حوزه جوانی، جمعیت و خانواده در خراسان شمالی است. آوازه او تا شهرکرد هم پیچیده است. اغلب بعدازظهرها در تولیدی حضور دارد، اما قرار دیدار و مصاحبه ما یک روز صبح پاییزی بود. خودش پشت چرخ خیاطی نشسته و نیروی تازهکار و هنرمندش در حال جواهر دوزی چادرهاست. میپرسم: باز چه خبر است؟ لبخندی میزند و میگوید: برای مادرمان حضرت زهرا (س) دست به کار شدیم و طرح چادر نذری را داریم.
اما قصه چادر نذری از کجا میآید؟ او مشغول دوخت و دوز است و من هم سرتاپا گوش شدهام و محو تماشای چادرهای بهشتی زیبایش که هنر دستان پنج بانوی فعال است.
یک اتفاق
مرضیه مقیمی از یک اتفاق که مسیر زندگیاش را تغییر داد میگوید: مقطع راهنمایی را تمام کردم و به دلیل دوری دبیرستان دخترانه از منزلمان، پدرم اجازه نداد ادامه تحصیل دهم. من هم تصمیم گرفتم سراغ خیاطی بروم و در یک سال توانستم دیپلم خیاطی بگیرم.
وی ادامه میدهد: سال بعد در منطقه محل زندگیمان دبیرستان دخترانهای تأسیس شد و در رشته علوم انسانی ادامه تحصیل دادم. بعد از دیپلم، در سال ۱۳۵۷ در حوزه علمیه رضویه مشهد ادامه تحصیل دادم و همان سال ازدواج کردم.
سفر به دور ایران
مقیمی میگوید: سال ۱۳۷۷ پسرم به دنیا آمد و دچار بیماری شد که تا سه سال نتوانستم ادامه تحصیل بدهم. بعد از آن، به دلیل شرایط کاری همسرم به دامغان منتقل شدیم.
او از ادامه تحصیل در حوزه علمیه دامغان میگوید و اضافه میکند: در شهر دامغان فعالیتهای فرهنگیام را آغاز کردم و کارهای تبلیغی انجام میدادم.

وی از انتقال به سبزوار در سال ۱۳۸۶ میگوید و اظهار میدارد: در سبزوار تصمیم به ادامه تحصیل در دانشگاه گرفتم و در رشته حقوق دانشگاه پیام نور پذیرفته شدم.
همسرم مشوق اصلی است
مقیمی به فعالیت همزمان در دانشگاه و خیاطی اشاره میکند: دو سال در دانشگاه تحصیل کردم و همزمان شاگردانم را آموزش میدادم.
وی به راهاندازی کارگاه تولیدی لباس در منزلش اشاره دارد: سال ۱۳۸۹ تولیدی کوچک دوخت فرم لباس مدارس راه انداختم و سفارش دوخت فرم لباس مدرسه پسرم را با هنرآموزانم انجام دادیم. در همان سال فرزند دومم نیز به دنیا آمد.
سال ۱۳۹۰ به تهران منتقل شد و فعالیتهایش گستردهتر شد. ادامه میدهد: دو سال باقیمانده از درسم را در دانشگاه پیام نور شهریار تهران ادامه دادم و همزمان در منزل، شخصیدوزی میپذیرفتم و در حسینیهها آموزش خیاطی داشتم.
از او پرسیدم: چطور با دو فرزند و مشغله درس و خانه فرصت آموزش به هنرآموزان را داشتید؟» پاسخ داد: «پسر بزرگم در راهنمایی تحصیل میکرد و پسر کوچکم ۲ ساله بود. یکی از همسایگان واقعاً در حق من خواهری میکرد و پسر کوچکم را نگه میداشت.
او اضافه میکند: در شبانهروز فقط سه ساعت میخوابیدم تا هم به درسم برسم و هم امور منزل را انجام دهم و در فعالیتهای فرهنگی مسجد شهرک فاطمهالزهرا (س) تهران شرکت میکردم.
زندگی در بیرجند
هزاران کیلومتر دورتر از تهران، این بار بیرجند مکان زندگی جدید او در سال ۱۳۹۴ شد. مقیمی میگوید: سال ۱۳۹۴ به بیرجند منتقل شدم و چهار سال در آنجا زندگی کردم، آموزش خیاطی داشتم و عضو شورای پایگاههای بسیج بودم.
سال ۱۳۹۹ به بجنورد منتقل شد و در پایگاه بسیج زنان، آموزش خیاطی به بانوان را آغاز کرد. هنرآموزانش در روستاهای کلاب و مهنان تولیدی لباس راهاندازی کردند و اکنون در کارشان بسیار پیشرفت کرده و معروف شدهاند.
او عقیده دارد آموزش خیاطی تنها یک طرف ماجراست و تأثیر آن بر فرهنگ و عقاید شاگردان و رفع چالشهای زندگیشان نیز اهمیت دارد، زیرا اغلب هنرآموزانش مادر هستند و رفتارشان بر فرزندانشان اثر میگذارد. اکنون در تمام شهرهایی که زندگی کرده، هنرآموزانی دارد که با او در ارتباط هستند و برای مسائل مختلف مشاوره میگیرند.
حکایت نذرچادر
آوازه نذرچادر خانم مقیمی تا غرب کشور پیچیده است. او میگوید: خانمهای علاقهمند به خیاطی در روستاهای بجنورد بودند. تصمیم گرفتم با مسئول جامعه بسیج زنان بجنورد صحبت کنم تا یک پایگاه بسیج خواهران را به آموزشگاه خیاطی تبدیل کنیم و تعداد بیشتری از بانوان توانمند و مستعد آموزش ببینند. با موافقت آنها، آموزشگاه با مجوز فنی و حرفهای راهاندازی شد.
او به راهاندازی آموزشگاه همزمان با ایام اربعین سال ۱۴۰۲ اشاره میکند: «عرضهکننده ملزومات حجابی به ما مراجعه کرد و گفت یک طاقه پارچه مشکی دارم. اگر میتوانید برایم به چادر آستیندار تبدیل کنید، حدود ۱۴ چادر در سایزهای مختلف و با متد جدید دوختم و تحویل دادم. بعد متوجه شدم این چادرها به قیمت بالاتر به مشتریان فروخته شده است.»

وی اضافه میکند: مراجعانی داشتم که دنبال چادر مناسب برای پیادهروی اربعین بودند. قیمت چادرهای دوخته شده در بجنورد نسبت به مشهد بسیار گران بود و تصمیم گرفتم خودم در این زمینه کاری انجام دهم.
پول دوخت چادر را نگرفتیم
مقیمی بیان میکند: با دوستان و هنرآموزان مشورت کردیم. به دلیل نداشتن سرمایه، پول پارچه را از مشتری دریافت کردیم اما پول دوخت را به عنوان نذری اربعین به او بخشیدیم. تبلیغاتی انجام شد و استقبال بسیار شد و سفارشهای زیادی گرفتیم.
وی ادامه میدهد: فقط مبلغ ۴۹۹ هزار تومان از مشتریان دریافت شد. پارچه خریداری شد و شروع به برش و دوخت چادرها کردیم. از بس تعداد چادرها زیاد بود، رگال هم نداشتم، طنابی در فضای کارگاه بستم و چادرها را از آن آویزان میکردم.
مقیمی از بازخورد مشتریان میگوید: «اغلب خانمها بسیار خوشحال بودند و انرژی و حسوحال خوبی به من منتقل کردند و درخواست داشتند که چادر با قیمت مناسب تولید کنیم.»
بانوان خراسان شمالی به پوشیدگی اهمیت میدهند
این تولیدکننده خاطرنشان میکند: به دلیل گرانی قیمت چادر وارد عرصه تولید چادر مشکی شدم. بانوان و دختران بجنوردی و شهرهای دیگر خراسان شمالی واقعاً به دنبال پوشش مناسب هستند و برای خرید چادر به مشهد میروند و حتی علاقه دارند مانتوی عبایی بپوشند.
او از افزایش متقاضیان چادرها از شهرهای دیگر کشور نیز میگوید و میافزاید: طرح چادر نذری در ایام مختلف اجرا میشود. اکنون در ایام فاطمیه و شهادت حضرت زهرا (س)، چادرهایی که قیمتشان یک تا دو میلیون تومان است، به قیمت ۸۰۰ هزار تومان فروخته میشود و حتی برای برخی کمتر هم در نظر گرفته شده است. استقبال بسیار زیاد است.
نذر دلی
وی با اعتقاد بر اینکه نذر چادر دلی است و یادگار حضرت زهرا (س)، میگوید: حتی دختران کمحجاب هم استقبال کردهاند. اول با مشاوره کمکشان کردیم و بعد چادر نذری به آنها دادیم.
او اضافه میکند: «این روزها تا ایام ولادت حضرت زهرا (س) صبحها دوخت انواع چادر را در تولیدی انجام میدهم و عصرها سفارشها را تحویل میدهیم.

خانم مقیمی از همه جای ایران مشتری دارد، از تهران گرفته تا شهرکرد و لرستان، خواهان طرح چادر نذری هستند. او میگوید: به کیفیت دوخت چادر اهمیت میدهیم و اکنون همراه من دو خانم سرپرست خانواده کار دوخت و یک نیروی جواهر دوزی چادر و عبا را انجام میدهند.
او عقیده دارد: در موضوع حجاب، فقط کار فرهنگی تمیز پاسخ میدهد و تمام همت من این است که قدمی در راه حجاب بردارم.
آرزوهای خانم مقیمی
او عنوان میکند: علاقه مندم در مشهد تولیدی بزرگ چادر داشته باشم و ضمن اینکه در شهرهای خراسان شمالی بتوانم طرح نذر را ادامه دهم.