خبرگزاری مهر، گروه استانها – دانیال قنبری: مسجد مقدس جمکران در سومین شب از لیالی قدر، همچون نگینی در دل ایران میدرخشید و مردمان مشتاق از نقاط مختلف کشور راهی این مکان مقدس شده بودند تا در کنار یکدیگر، لحظاتی سرشار از دعا و نیایش را تجربه کنند و فضای عمومی مسجد با صفای معنوی خاصی که در هر گوشه آن جریان داشت، حال و هوای بیبدیلی را به شب رقم زد.
آسمان نیمه ابری جمکران، شاهد دعاهایی بود که از دلهای عاشق برمیخاست و ندای «الغوث الغوث» را تا بیکرانها میبرد و چراغهای ملایم، همراه با بوی اسپند و گلاب، فضایی سرشار از آرامش و معنویت ایجاد کرده بود که هر زائری را به تأمل و راز و نیاز فرامیخواند.
زائرانی که در این شب مقدس حضور داشتند، بر روی زیراندازهای ساده نشسته بودند و با چشمانی اشکبار، دعای جوشن کبیر را زمزمه میکردند و هر جمله این دعا گویی انعکاس شوق و امیدی بود که دلهای آنها را به رحمت الهی پیوند میداد.
کودکان کوچک، با شگفتی به اطراف نگاه میکردند؛ آنها در کنار والدین خود، بخشی از این تجربه معنوی شده بودند و دستهای کوچکشان که تسبیح را میچرخاند، حکایت از همراهی بیریا و کودکانه با فضای نیایش داشت و نگاههای پر از کنجکاوی آنها، تصویری معصومانه از نسل آینده را به نمایش میگذاشت.
خادمین مسجد با روی گشاده، به استقبال زائران آمده بودند و لبخندهایشان که از دل محبت و اخلاص میآمد، فضایی گرم و دوستانه را ایجاد کرده بود. آنها در هر گوشه از مسجد به کمک زائران مشغول بودند و خدمت به عاشقان را عبادتی بزرگ میدانستند.
صدای دعای جوشن کبیر که از دل جمعیت برمیخواست، سکوت شب را با زمزمههای عاشقانه و آرامشبخش میشکست و هر دعایی گویی پلی بود میان زمین و آسمان و هر نجوا، نشانی از امید و عشق به ذات الهی.
نور مهتاب که بر فضای مسجد میتابید، حال و هوایی رؤیایی به شب داده بود. این نور ملایم که با چراغهای کوچک مسجد همراه شده بود، گویی آسمان و زمین را به یکدیگر پیوند میداد.
در هر گوشه از مسجد، گروههایی از جوانان دیده میشدند که با شور و شعف خاصی در حال قرآنخوانی و راز و نیاز بودند و جمعیت به شکلی منظم بدون هیچ آشفتگی در فضای معنوی غرق شده و لحظاتی ارزشمند را رقم زده بودند.
برخی از زائران از نقاط دور دست و با پای پیاده خود را به مسجد رسانده بودند، ضمن اینکه این راه طولانی که با عشق و ایمان طی شده بود، حکایتی از عزم و اشتیاقی بود که روح این شب را به تجلی درمیآورد.
صدای ندای «الغوث الغوث» که از قلبهای عاشق برخاسته بود، فضای مسجد را پر کرده و جلوهای از اتحاد و هماهنگی میان زائران ایجاد کرده بود؛ این ندا که در هر گوشه مسجد طنینانداز بود، گویی روح جمعی را به آسمان میبرد.
تلاوت قرآن، بخش دیگری از مراسم این شب بود که با شور و جذابیت خاصی برگزار شد و زائران با دستهای لرزان از اشتیاق و چشمانی اشکبار، آیات الهی را زمزمه کرده و آرامش را در دلهایشان جاری میکردند.
خانوادههایی که با هم در این شب حضور داشتند، لحظاتی بیمانند را تجربه کردند؛ این شب، فرصتی برای نزدیکی دلها و اتحاد میان اعضای خانواده بود که معنویت را به خانههایشان هدیه میداد.
فضای مسجد با سکوت عمیقی که از احترام به دعاها جاری بود، حالتی خاص به مراسم بخشیده بود و این سکوت، در میان صدای نجواهای دعا و تسبیحات آرام زائران، شکلی از ارتباط خالصانه با خداوند را نمایان میکرد.
مسجد جمکران در این شب نه تنها مکانی برای نیایش و دعا بود، بلکه به جایی برای ملاقات دلهای عاشق تبدیل شده بود ضمن اینکه فضای همدلی و عشق به خداوند در سراسر مسجد موج میزد و خاطرهای جاودانه در دلها باقی میگذاشت.
بسیاری از زائران با به سر گرفتن قرآن، رحمت و مغفرت الهی را طلب میکردند که این حرکت نمادین و پرشور، گویی نشانهای از ایمان و امیدی بود که در دلهای حاضرین جریان داشت.
حتی طبیعت نیز با آسمانی پرستاره و نسیمی ملایم، این شب را همراهی میکرد و فضای مسجد گویی به تصویری از آسمان بر روی زمین تبدیل شده بود؛ جایی که زمین و آسمان در کنار یکدیگر نیایش میکردند.
واپسین شب قدر در مسجد جمکران، شبی بود که هر لحظه آن با عشق و ایمان همراه شده بود؛ این شب بیمانند، دلهای حاضرین را به سمت نور و آرامش هدایت کرد و تجربهای جاودانه را در خاطرهها ثبت نمود.
مسجد جمکران در این شب مقدس، نمادی از پیوند میان انسان و خداوند بود که با زمزمههای عاشقانه و دعاهای صمیمانه، تجلیای از نیایش بیپایان را ارائه میداد و این شب، در قلبهای حاضرین روشن باقی خواهد ماند و آغازی تازه برای زندگی سرشار از ایمان خواهد بود.