افزونه جلالی را نصب کنید.
- اینچهبرون به دروازه نوین تجارت منطقهای تبدیل میشود
- امامی یگانه: هیچ گونه تقسیم بندی از توزیع منابع نداریم
- کشف لایههای باستانی در تپه فلکالافلاک؛افق تازهای در مسیر جهانی شدن!
- شیخیزاده:نابرابری آموزشی بین دختران کردستان ۲ برابر میانگین کشوری است
- اجرای ۲۰ پروژه بزرگ اشتغالزا در کهگیلویه و بویراحمد
- بسطامی: ۶۵ هزار واحد صنفی در استان مرکزی فعال است
- موزه تاریخی و فرهنگی کندلوس
- پیروز قربانی: انتقادات از عملکرد تیم فجر سپاسی بیپایه است
- توسعه اقامتگاههای بومگردی و گردشگری روستایی در پلدختر
- ابراهیمی: تسریع در متناسبسازی مستمری بازنشستگان ضروری است
- برگزاری جشنواره استانی «خرم دخت» در لرستان
- والدین این گونه درباره مشکلات با کودک و نوجوان شان حرف بزنند
- این علائم جسمی اضطراب است با بیماری اشتباه نگیرید
- هنر راه رفتن روی طناب زندگی: در شرایط بی ثبات، تعادل زندگی خود را با این تکنیک ها حفظ کنید
- آیا سرم در بارداری ضرر دارد؟ (بررسی علمی از نظر پزشکان)
- تکنولوژی های جدید کمک حرکتی با هوش مصنوعی
- نیلفروش همدانی:کیفیت نهادههای دامی اصفهان بهصورت مستمر کنترل میشود
- اقدام عجیب بک مدرسه در جهرم/ انتقال دانشآموزان با کامیون+ تصویر
سوءاستفاده عجیب مرد رمال از کودکان غزه / فقط چهارشنبهها سید میشوم! + عکس
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از همشهری آنلاین، روز گذشته یکی از شهروندان مشهد که چند ماه قبل طعمه رمال حقهباز شده بود با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و از حضور دوباره رمال مذکور در یکی از محلههای حاشیه شهر خبر داد. به دنبال دریافت این خبر، بلافاصله گروهی از عوامل انتظامی با هدایت […]
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از همشهری آنلاین، روز گذشته یکی از شهروندان مشهد که چند ماه قبل طعمه رمال حقهباز شده بود با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و از حضور دوباره رمال مذکور در یکی از محلههای حاشیه شهر خبر داد. به دنبال دریافت این خبر، بلافاصله گروهی از عوامل انتظامی با هدایت مستقیم سروان مصطفی حسنی رئیس پاسگاه انتظامی فردوسی به طرف محله مذکور در روستای دهشک عزیمت کردند و مرد ۵۶ ساله رمال را در حالی به دام انداختند که وارد منزل یکی از طعمههایش شده بود و در حال وردخوانی برای دریافت ۷۰۰ هزار تومان پول بود.
با انتقال رمال مذکور که شاهدان عینی مدعی بودند کلاه سبزرنگ (نشانه سیدی) نیز بر سر داشت، به پاسگاه انتظامی یکی دیگر از شاکیان وی در حالی به مرکز انتظامی مراجعه کرد که چند ماه زندگی خود را رها کرده و به دنبال شناسایی وی بود.
این زن میانسال که ادعا میکرد رمال حیلهگر مبلغ ۸۰۰ هزار تومان وجه نقد و گوشوارههای طلایش را ربوده است، درباره این ماجرا گفت: «چند ماه قبل مردی که کلاه سبز بر سر داشت به کوچه ما در توس ۱۲۸ آمد و در حالی که کتابی را حمل میکرد مدعی شد رمال است و سرکتاب باز میکند. من هم که برای پسرم نگران بودم و مشکلی در زندگی داشتم وسوسه شدم تا از او برای رفع مشکلم کمک بگیرم.
آن روز به خاطر قطع برق در شهرک صنعتی همسرم نیز تعطیل شده و به همراه پسرم در خانه بود. رمال که خودش را «سید محمد-ع» معرفی میکرد به من گفت در کوچه و خیابان سرکتاب باز نمیکند و فقط باید به منزلم بیاید. من هم او را به خانهام دعوت کردم.
وقتی وارد شد از من خواست ظرفی پر از آب برایش بیاورم. او نگاهی به کف دست پسرم انداخت و گفت پسرت ۲ خطر بزرگ را رد کرده است، اما هنوز ۳ خطر بزرگتر ازآن باقی است. با این گفته دلم لرزید و پرسیدم حالا باید چه کار کنیم که گفت ابتدا باید مقداری طلا و پول نقد نذر امام رضا (ع) بکنید و بعد هم برای کودکان غزه خیرات بدهید.
سپس تاکید کرد البته همه این نذرها و خیرات باید به دست خودتان انجام شود. کمی دلم آرام گرفت و با اصرار او گوشوارههایم را برایش آوردم و شوهرم نیز مبلغ ۸۰۰ هزار تومان هم بهسختی پول نقد تهیه کرد چراکه مدعی بود پول فقط باید نقد باشد! در ادامه هم اصرار کرد که باید ۳ بسته گوشت گوسفندی هم خریداری کنیم و برایش بیاورم!
وقتی همه اینها را فراهم کردیم، گوشوارهها را درون آب انداخت و دست همه ما را درون آب گذاشت. او لحظاتی ورد خواند و سپس از من خواست پولها را درون پاکتی بگذارم و داخل بستههای گوشت قرار دهم. بعد هم به من گفت شما بنشین و دعا بخوان، ولی شوهرت با من تا دم در بیاید.
در حالی که تعداد دیگری از مشتریان بیرون از منزل ما منتظر بودند، او همه گوشتها و طلا را درون خورجین موتورسیکلت گذاشت و به بهانه قرار دادن موتورسیکلت در سایه ناگهان غیب شد. تازه فهمیدیم که در دام کلاهبردار افتادهایم. این بود که به کلانتری کاظمآباد رفتم و شکایتم را مطرح کردم چراکه او از احساسات مذهبی ما سوءاستفاده کرد و با گذاشتن لقمهای نان در دهانش سوگند خورد که همه این خیرات را به غزه میفرستد و حرامش باشد اگر ۵۰ هزار تومان برای خودش بردارد.»

مرد رمال هم با پذیرش اتهام خود گفت: من شیوه و شگرد مذکور را از تلویزیون آموختم، ولی سید نیستم و تنها چهارشنبهها سید میشوم! البته پسرخاله پدرم سید است. چند ماه قبل که پسر ۲۳ سالهام فوت کرد، من هم رمالی را شروع کردم و روزی ۴۰۰ هزار تومان درآمد دارم.
وی که خود را اهل بجنورد معرفی میکرد در ادامه اعترافاتش گفت: خیلی اشتباه کردم و پشیمانم!
تحقیقات بیشتر از این مرد حقهباز برای شناسایی دیگر مالباختگان در پاسگاه انتظامی فردوسی مشهد همچنان ادامه دارد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط روابط عمومی ایران مدلبز منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا و خلاف قوانین جمهوری اسلامی باشد منتشر نخواهد شد.
- لازم به یادآوری است که آی پی شخص نظر دهنده ثبت می شود و کلیه مسئولیت های حقوقی نظرات بر عهده شخص نظر بوده و قابل پیگیری قضایی می باشد که در صورت هر گونه شکایت مسئولیت بر عهده شخص نظر دهنده خواهد بود.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.