امروز : پنج شنبه, ۲۷ آذر , ۱۴۰۴
- «کوروش»؛ روایتی انسانی از انتظار برای پیوند قلب
- تشخیص دیرهنگام؛ چالش اصلی درمان سرطان پستان در ایران
- دیدار هیأت دانشگاه علوم پزشکی جنوب چین با مشاور معاون آموزشی وزارت بهداشت/تأکید بر تبادل دانشجو و تحقیقات مشترک
- عوارض کالاهای آسیبرسان باید سریعاً تعیین تکلیف شود/سلامت مردم خط قرمز وزارت بهداشت است
- مدیریت بحران در جنگ ۱۲ روزه/ هیچ کمبود دارو و خدمات درمانی رخ نداد
- معاون آموزشی وزارت بهداشت منصوب شد
- آیا طرح جدید مهریه زنان را به چشمپوشی از حقوقشان مجبور میکند؟
- سعیدی: ۲ جاده اصلی مشهد-کلات و تربت جام -صالح آباد مسدود است
- هشدار نارنجی هواشناسی کشاورزی در فارس؛ کاهش شدید دما تا ۱۵ درجه
- ساختمان بخشداری تازه تأسیس لوشان افتتاح شد
- ارتفاع ۴۰ سانتی متری برف در کجور؛ راه ۴۲ روستای بالادست بسته است
- محمدی: ایمنی محیط کار نقش مهمی در پایداری تولید دارد
- وزیر جهاد کشاورزی حرم مطهر حضرت معصومه(س) را زیارت کرد
- آغاز ثبتنام حج تمتع ۱۴۰۵/ توصیه مهم هلال احمر به حجاج
- وقتی از زنده بودن خسته میشوی؛ خودکشی دردناک دو پرستار در کرمانشاه
- پسر گاوصندوق پدر را خالی کرد/ ردپای یک زن جوان در پرونده
- ۹ استایل زمستانی برای الهام بخشی به پوشش های بی نقص شما
- استاندار کرمانشاه بر حمایت همهجانبه از بیماران خاص تأکید کرد
مردهای دندانهایش را پشت دیوار مرگ جا گذاشت/ ماجرای واقعی یک تماس عحیب با اورژانس در ایران + تصویر
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از نصر، در یکی از متفاوتترین و احساسیترین تماسهایی که واحد پیگیری اورژانس ۱۱۵ آذربایجان شرقی دریافت کرده، مردی ۳۳ ساله با صدایی مضطرب پشت خط آمد و گفت: «من… دندونهامو گم کردم!» در نگاه اول، شاید درخواست سادهای بهنظر میرسید؛ اما وقتی کارشناس واحد پیگیری اورژانس استان، جزییات بیشتری پرسید، […]
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از نصر، در یکی از متفاوتترین و احساسیترین تماسهایی که واحد پیگیری اورژانس ۱۱۵ آذربایجان شرقی دریافت کرده، مردی ۳۳ ساله با صدایی مضطرب پشت خط آمد و گفت: «من… دندونهامو گم کردم!»
در نگاه اول، شاید درخواست سادهای بهنظر میرسید؛ اما وقتی کارشناس واحد پیگیری اورژانس استان، جزییات بیشتری پرسید، ماجرا ناگهان رنگ دیگری گرفت. مرد جوان مکثی کرد و ادامه داد: «من… چند وقت پیش مُرده بودم! همه فکر کردن تمام کردم… ولی شما نجاتم دادین. حالا شنیدم شاید دندونهای مصنوعیام اون روز دست آمبولانس سهند مونده باشه.»
همین یک جمله کافی بود جملهای که پشت آن یک زندگی دوباره نهفته بود.

کارشناس واحد پیگیری با حساسیت و دقت موضوع را از همکاران اعزامی اورژانس سهند پیگیری کرد. چند دقیقه بعد، تیم اعزامی سهند پرده از حقیقتی هیجانی و احساسی برداشتند: «چند روز قبل، جوانی را در شهر سهند با ایست قلبی تنفسی احیا کردیم. برای انجام لولهگذاری داخل نای، مجبور شدیم دندانهای مصنوعیاش را برداریم تا عملیات بدون خطر پیش برود. بعد از احیا، او را تحویل بیمارستان اسکو دادیم… و هنوز لحظهای که دوباره قلبش زد را یادمان نرفته.».
اما بخش احساسی ماجرا اینجا بود…
آنها گفتند: «همان مرد، همان بیمار که لحظهای بین مرگ و زندگی دستوپا میزد، امروز زنگ زده تا دندانهایش را پیدا کند! چه چیزی میتونه شیرینتر از این باشه؟ یعنی کسی که ما احیا کردیم، حالا سرحال دنبال دندونهاشه… یعنی زندگی برگشته!»
پیگیریها نتیجه داد و دندانهای مصنوعی پیدا و به صاحبشان تحویل شد؛ اما آنچه در ذهن پرسنل اورژانس سهند شهرستان اسکو ماند، فقط یک وسیله گمشده نبود… بلکه خاطرهای ناب از لحظهای بود که مرگ شکست خورد و زندگی ادامه پیدا کرد.
این داستان، برای اورژانس ۱۱۵ سهند، تنها یک «مورد پیگیری» نبود… این داستان پیروزی زندگی بود.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط روابط عمومی ایران مدلبز منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا و خلاف قوانین جمهوری اسلامی باشد منتشر نخواهد شد.
- لازم به یادآوری است که آی پی شخص نظر دهنده ثبت می شود و کلیه مسئولیت های حقوقی نظرات بر عهده شخص نظر بوده و قابل پیگیری قضایی می باشد که در صورت هر گونه شکایت مسئولیت بر عهده شخص نظر دهنده خواهد بود.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

