امروز : چهارشنبه, ۲۶ آذر , ۱۴۰۴
- امداد رسانی مرزبانان میناب به پراید گرفتار شده در ساحل
- خواجه دلوئی: ۳ میلیون واحد مسکن روستایی در کشور نوسازی شد
- موج جدید بارش باران در بندرعباس آغاز شد
- آشوری: انسجامبخشی، کلید کاهش خسارتهای بحران در هرمزگان است
- آغاز موج جدیدی از بارشها در جزیره کیش
- محور بندرلنگه ـ پارسیان در محدوده مغوییه مسدود شد
- صفحه اول روزنامه های خراسان رضوی چهارشنبه ۲۶ آذر
- هوای مشهد پاک است
- بارش باران در مشهد ادامه دارد
- رونمایی محمدرضا گلزار از استایل زمستانیاش+ عکس
- مصرف زیاد این نوشیدنی پرطرفدار سرطانزا است
- پزشکیان: آمار سهم سلامت نسبت به درمان فاجعه است
- علم الهدی:کافه نشینی و قلیان بستر پنهان گسترش اعتیاد جوانان است
- گرمابی: پژوهش مسیر اصلی توسعه در خلیلآباد است
- رهبر انقلاب: بهرغم مشکلات، نقاط مثبت در کشور زیاد است
- نوجوان ووشوکار هرمزگانی به اردوی تیم ملی دعوت شد
- واقعه هفتم تیر سند مظلومیت انقلاب است؛ ضرورت انتشار خاطرات شهدای ۷ تیر
- سلامت؛اولویت نخست در سند یزد پایدار
چرا آموزش و پرورش هنوز با موسیقی آشتی نکرده است؟
اظهار نظر تازه وزیر آموزش و پرورش با این مضمون که «پخش آهنگ در صبحگاه مدارس به هیچوجه مورد تایید نیست»، در بهترین حالت نشانه محافظهکاری بیجا و در بدترین حالت، تحقیر و محدود کردن نسل آینده است.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از اطلاعات آنلاین، وزیر آموزش و پرورش اخیراً اعلام کرده است که پخش آهنگ در صبحگاه مدارس «به هیچوجه مورد تایید» این وزارتخانه نیست. این سخن، فراتر از یک اظهار نظر ساده، نشاندهنده یک نگاه نخنما و محافظهکارانه به آموزش و فرهنگ جوانان است که نهتنها با روح زمانه همخوانی ندارد، بلکه نوعی محدودیت بیمورد بر شادی و خلاقیت دانشآموزان تحمیل میکند.
ابتدا باید پرسید: صبحگاه مدرسه برای چه است؟ آیا صرفا محلی برای اجرای دستورات خشک و مراسم تشریفاتی است، یا فرصتی برای ایجاد حس جمعی، انگیزه و نشاط در آغاز روز تحصیلی؟ آهنگ، چه موسیقی سنتی باشد چه مدرن، نهتنها سرگرمی نیست بلکه ابزار مهمی برای پرورش روحیه، تقویت هماهنگی گروهی و ایجاد انگیزه در دانشآموزان است. دانشآموزانی که با نشاط و انرژی صبحگاه را آغاز میکنند، در طول روز تحصیل بهتر عمل میکنند، با همکاران خود همدلتر هستند و فضای مدرسه مثبتتر خواهد بود. با این حال، این وزارتخانه ترجیح میدهد به جای ایجاد انگیزه، دیوارهای خشک و بیروح مقررات را بلند کند.
اشکال سخن وزیر فقط در محدود کردن موسیقی نیست؛ اشکال بزرگتر در این است که نشان میدهد نگاه آموزش و پرورش هنوز در دهههای گذشته گیر کرده است. در حالی که دنیا به سمت روشهای خلاقانه و متنوع آموزشی حرکت میکند، ما هنوز درگیر بحثهای فرسودهایم که به جای پرورش خلاقیت، به دنبال کنترل رفتارهای ساده و شادیآفرین دانشآموزان هستند. موسیقی در مدارس نه تهدیدی برای نظم و تربیت است، نه مخالفتی با فرهنگ و اخلاق. بلکه برعکس، اگر درست مدیریت شود، میتواند به ابزاری قدرتمند برای تربیت اجتماعی و عاطفی تبدیل شود.
سخن وزیر همچنین نشاندهنده عدم اعتماد به خود دانشآموزان است. فرض بر این است که کودکان و نوجوانان نمیتوانند با انتخاب آهنگ مناسب، رفتار جمعی درست را رعایت کنند. این نگاه، نهتنها بیاعتمادانه است، بلکه تحقیرآمیز هم هست. آیا آموزش و پرورش واقعا میخواهد جوانان را موجوداتی مطیع و بدون ذوق بار بیاورد، یا قصد دارد نسلی خلاق و باانگیزه بسازد؟ اگر گزینه دوم مدنظر باشد، محدود کردن موسیقی و شادی در مدارس یک ضدالگو است.
عجیبتر آنکه این محدودیت حتی با منطق ساده تربیتی هم همخوانی ندارد. پژوهشهای متعدد نشان دادهاند که موسیقی، به ویژه در آغاز روز، میتواند استرس را کاهش دهد، حافظه و تمرکز را تقویت کند و حتی روابط اجتماعی میان دانشآموزان را بهبود بخشد. از سوی دیگر، حذف چنین ابزار سادهای و تحمیل سکوت خشک و بیروح به مدرسه نهتنها هیچ سودی ندارد، بلکه محیط یادگیری را کسالتآور و خستهکننده میکند.
به طور خلاصه، سخن وزیر در بهترین حالت نشانه محافظهکاری بیجا و در بدترین حالت، تحقیر و محدود کردن نسل آینده است. وزارت آموزش و پرورش، به جای محدود کردن شادی و نشاط، باید بسترهایی فراهم کند که موسیقی، هنر و خلاقیت در مدارس جریان داشته باشد. جوانان ما سزاوار نیستند در محیطی که هر حرکت شاد و طبیعی آنان با انگ «مورد تایید نیست» پاسخ داده میشود، رشد کنند. این نوع نگاه، نهتنها ناکارآمد است، بلکه خطرناک هم هست؛ زیرا دانشآموزان را به جای افرادی خلاق و متفکر، به ماشینهایی بیروح و فرمانبردار تبدیل میکند.
سخن وزیر، در نهایت، یک هشدار است: اگر آموزش و پرورش به همین منوال ادامه دهد، مدارس ما به مکانهایی خشک و بیروح تبدیل خواهند شد که نه شور زندگی دارند، نه انگیزه یادگیری. موسیقی، شادی و نشاط، ابزارهای تربیتی هستند که نمیتوان با سیاستهای محافظهکارانه و دستوری سرکوبشان کرد. اگر قرار است آموزش واقعی رخ دهد، باید به این ابزارها میدان داد، نه اینکه با یک «به هیچوجه مورد تایید نیست» جلوی آنها را گرفت.
این سخن، بیش از آنکه هشدار باشد، نادیده گرفتن واقعیتهای ساده انسانی و تربیتی است؛ نادیده گرفتن آنچه که مدارس را به محل یادگیری واقعی و زندگی جمعی تبدیل میکند.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط روابط عمومی ایران مدلبز منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا و خلاف قوانین جمهوری اسلامی باشد منتشر نخواهد شد.
- لازم به یادآوری است که آی پی شخص نظر دهنده ثبت می شود و کلیه مسئولیت های حقوقی نظرات بر عهده شخص نظر بوده و قابل پیگیری قضایی می باشد که در صورت هر گونه شکایت مسئولیت بر عهده شخص نظر دهنده خواهد بود.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

