به گزارش خبرنگار مهر، قضاوتهای عمومی و کلیشهای درباره تفاوتهای زنان و مردان، همواره بخشی از فرهنگ و گفتمان اجتماعی بوده است. این تفاوتها از دیرباز در حوزههای جسمی، روحی، شناختی و عملکردی مورد توجه قرار گرفتهاند. بررسی منابع مختلف نشان میدهد که در کنار تفاوتهای آشکار فیزیکی، تفاوتهای روانشناختی و رفتاری نیز وجود دارند که میتوانند مبنای این قضاوتها باشند، هرچند که درستی مطلق این قضاوتها غالباً مورد تردید قرار میگیرد و باید با دیدی علمی و فارغ از تعصب به آنها نگریست. ابتدا به بررسی تفاوتهای عمومی دو جنس بر اساس متون ارائهشده میپردازیم و سپس مقایسهای دقیقتر درباره کیفیت رانندگی زنان و مردان ارائه خواهیم کرد.
تفاوتهای عمومی و کلیشههای جنسیتی
تفاوتهای میان دو جنس صرفاً به ساختار فیزیکی محدود نمیشود و شامل ابعاد گستردهای از توانمندیهای روحی، قدرت بدنی، هوش و کارآمدی نیز میگردد.
بررسیها نشان میدهند که زنان و مردان در هوش هیجانی، که شامل توانایی درک، مدیریت و استفاده از احساسات است، تفاوتهای قابل توجهی دارند. هوش هیجانی در زنان غالباً بالاتر از مردان ارزیابی میشود. زنان در حوزههایی مانند همدلی، درک عواطف دیگران، برقراری ارتباطات بینفردی و مسئولیتپذیری عاطفی قویتر عمل میکنند. زنان تمایل بیشتری به ابراز کلامی احساسات خود دارند و از نظر کلامی گویاترند. در مقابل، مردان اغلب تمایل دارند هیجانات خود را کنترل کرده و از بروز علنی آنها خودداری کنند، که این امر ممکن است آنها را در مدیریت استرس و کنترل خشم در موقعیتهای خاص توانمندتر سازد. زنان در مدیریت استرسهای محیطی به دلیل حساسیتهای بالاتر، ممکن است بیشتر تحت تأثیر قرار گیرند. همچنین، در نگاهی کلیشهایتر، زنان اغلب با ویژگیهایی چون صبوری بیشتر، دقت در جزئیات، و تمایل به تشکیل خانواده و فرزندآوری شناخته میشوند، در حالی که مردان به جاهطلبی بیشتر، تمایل به قدرت و تسلط بر محیط متمایل هستند. مردان در مقایسه، غالباً در حل مشکلات پیچیدهتر، مدیریت ریسک و پذیرش مسئولیتهای اجرایی توانمندتر دانسته میشوند.
در مورد تفاوتهای هوشی میان دو جنس، نظرات علمی حاکی از آن است که تفاوت قابل ملاحظهای در هوش عمومی میان زنان و مردان وجود ندارد، بلکه تفاوت در ساختار هوش و تمایل به استفاده از انواع خاصی از تواناییها مشاهده میشود. زنان معمولاً در تواناییهای کلامی و حافظه شنیداری عملکرد بهتری دارند. این برتری کلامی شامل مهارتهای زبانی، درک مطلب، و تواناییهای نوشتاری است. از سوی دیگر، مردان اغلب در تواناییهای فضایی مثل درک نقشهها و اجسام سهبعدی، استدلال ریاضی و حافظه دیداری-فضایی برتری نشان میدهند. این تفاوتها ریشه در ساختار متفاوت مغز و نحوه پردازش اطلاعات در دو جنس دارد. به عنوان مثال، یکی از منابع اشاره میکند که مردان در یکپارچهسازی نیمکرههای مغزی برای حل مسائل فضایی قویتر عمل میکنند.
از نظر قدرت بدنی، مردان به طور متوسط قویتر هستند و توده عضلانی بیشتری دارند. این تفاوت فیزیکی، مردان را برای مشاغلی که نیاز به نیروی بدنی بالا دارند، مناسبتر ساخته است. در مقابل، زنان با ویژگیهایی چون تحمل دردهای مزمن و مقاومت بدنی در برابر برخی بیماریها شناخته میشوند. با این حال، تفاوتهای کارآمدی فراتر از قدرت بدنی است. در حیطه کار، اگرچه مردان به کار با حقوق بالاتر و جایگاههای بالاتر تمایل بیشتری نشان میدهند و از نظر کارآفرینی جسورترند، زنان در مشاغل دقیق و مبتنی بر جزئیات و همچنین کارهایی که نیازمند تعامل و همدلی بالاست، عملکرد مطلوبی دارند. یک دیدگاه بر این است که مردان به حل مشکلات از طریق تفکر منطقی و تحلیلی متمایلترند، در حالی که زنان به حل مشکلات با در نظر گرفتن ابعاد عاطفی و اجتماعی روی میآورند.
قضاوت درباره رانندگی زنان و مردان
یکی از رایجترین کلیشههایی که در جامعه وجود دارد، قضاوت درباره ضعف رانندگی زنان نسبت به مردان است. برای بررسی صحت این قضاوت، باید به دادهها و تحلیلهای رفتاری در منابع موجود مراجعه کرد که به طور خاص به این موضوع پرداختهاند.
بررسی فرهنگ رانندگی زنان و مردان تفاوتهای رفتاری مشخصی را نشان میدهد که غالباً ریشه در تفاوتهای روانشناختی ذکر شده در بالا دارد.
قضاوت رایج مبنی بر اینکه رانندگی زنان ضعیفتر از مردان است از منظر ایمنی و سلامت کاملاً نادرست است. در حقیقت، اگر معیار قوت رانندگی را ایمنی، رعایت قانون و کاهش احتمال تصادفات جرحی و فوتی در نظر بگیریم، زنان رانندگان بهتری محسوب میشوند. رانندگی مردان ممکن است جسورانهتر یا سریعتر باشد، اما این صفات در حوزه حمل و نقل عمومی مترادف با ضعف در ایمنی و رانندگی پرخطر است
مردان در رانندگی عموماً با ویژگیهایی چون سرعت بیشتر، فرز بودن، ریسکپذیری بالاتر و تمایل به سبقتهای پرخطر شناخته میشوند. مردان در هنگام رانندگی بیشتر به سمت تخلفات رانندگی گرایش دارند. همچنین، در مواجهه با ترافیک یا موقعیتهای چالشبرانگیز، ممکن است بیشتر دچار پرخاشگری شوند. به دلیل برتری در تواناییهای فضایی، پارک کردن خودرو و درک فواصل برای آنها ممکن است کمی آسانتر باشد، اما این ویژگی لزوماً به معنای رانندگی ایمنتر نیست.
در مقابل، رانندگی زنان اغلب با سرعت مطمئنه، احتیاط زیاد، کمتر بودن تخلفات و پایبندی بیشتر به قوانین همراه است. زنان در مواجهه با شرایط ناگهانی و استرسزا در رانندگی، ممکن است کمی کندتر تصمیمگیری کنند که میتواند دلیلی برای قضاوتهای نادرست عمومی باشد. با این حال، رفتار محتاطانه آنها در نهایت منجر به رانندگی سالمتر میشود.
مهمترین معیار برای سنجش «ضعف» یا «قوت» در رانندگی، آمار تصادفات و سوانح رانندگی است، نه قضاوتهای کلیشهای. منابع علمی و دانشگاهی در این زمینه حقایق متفاوتی را آشکار میکنند.
نتایج تحقیقات نشان میدهد که زنان سالمتر از مردان رانندگی میکنند. دلیل اصلی این نتیجه، میزان بالای احتیاط و ریسکپذیری پایین در رانندگی زنان است. با وجود اینکه تعداد گواهینامههای رانندگی مردان اغلب بیشتر از زنان است، آمار تصادفات منجر به جرح و فوت که در آنها راننده مقصر شناخته شده، به طور قابل توجهی در مردان بالاتر است. به عبارت دیگر، مردان رانندگان پرخطرتر و عاملان اصلی تصادفات مرگبار محسوب میشوند.
همچنین آمار نشان میدهد که میزان تخلفات رانندگی و تعداد جریمههای ثبت شده برای مردان بسیار بیشتر از زنان است. این امر تأکیدی بر این واقعیت است که مردان بیشتر درگیر رفتارهای پرخطر مانند سرعت غیرمجاز و سبقتهای غیرضروری میشوند.اگرچه ممکن است برخی زنان در مهارتهایی مانند پارک کردن ضعف داشته باشند و تصادفات جزئی (مانند خراشیدن و ضربه زدن به خودرو در سرعتهای پایین) بیشتری داشته باشند، اما این تصادفات اغلب خطر جانی یا مالی گستردهای به همراه ندارند. در مقابل، تصادفات مردان، به دلیل سرعت بالا و ریسکپذیری، غالباً از نوع شدیدتر و خطرناکتر هستند.
با توجه به تحلیلهای رفتاری و آماری ارائه شده در منابع، قضاوت رایج مبنی بر اینکه رانندگی زنان ضعیفتر از مردان است از منظر ایمنی و سلامت کاملاً نادرست است. در حقیقت، اگر معیار قوت رانندگی را ایمنی، رعایت قانون و کاهش احتمال تصادفات جرحی و فوتی در نظر بگیریم، زنان رانندگان بهتری محسوب میشوند. رانندگی مردان ممکن است جسورانهتر یا سریعتر باشد، اما این صفات در حوزه حمل و نقل عمومی مترادف با ضعف در ایمنی و رانندگی پرخطر است.
میتوان نتیجه گرفت که در حالی که تفاوتهای جنسیتی در ابعاد مختلف علمی و رفتاری تأیید شدهاند، قضاوتهای کلیشهای رایج، به ویژه در مورد ضعف رانندگی زنان، صحیح نیستند و با آمارهای واقعی ایمنی در تضاد قرار دارند. جامعه نیازمند فراتر رفتن از کلیشهها و پذیرش این تفاوتها به عنوان تنوع عملکردی است تا به درک درستتری از قابلیتها و توانمندیهای هر دو جنس دست یابد.