افزونه جلالی را نصب کنید.
- مسابقات شطرنج ریتد برقآسا در گناوه برگزار شد
- ربیعزاده: مقابل فولاد بازی سختی داشتیم
- لیگ برتر فوتبال – ملوان بندرانزلی و استقلال خوزستان
- معاون فرماندار دشتی: عملیات اجرایی محور گزدراز–شیخیان تسریع شود
- لیگ برتر فوتسال – جوادالائمه شهرکرد و پالایش نفت اصفهان
- بسته خبری دوم آبان ماه خبرگزاری مهر استان کردستان
- تربیت بدون سلامت روان معلم، نتیجهبخش نیست!
- چرا این افراد به من حسادت میکنند؟
- رضوان: یک واحد عرضه گوشت قرمز متخلف در کاشان پلمب شد
- اسامی ماسکهای غیرمجاز صورت و بدن اعلام شد
- زلزله دقایقی پیش اردکان فارس را لرزاند
- مجری مشهور ایرانی سرطان گرفت
- علی نژاد: نظام پرداخت تعرفه پرستاری باید اصلاح شود
- رالی خانوادگی شاهرود در پاسداشت هفته تربیت بدنی
- سلیمی: پایان خوش ماجرای مفقودی ۳۳ کوهنورد در گیلان؛ همه نجات یافتند
- هفته بیمه سلامت با شعار «بیمه سلامت؛ وفاق ملی برای ایرانی سالمتر» برگزار می شود/اعلام روز شمار این هفته
- میزگرد دیپلماسی گردشگری زیارت و سلامت در شمال شرق کشور برگزار شد
- رادیولوژی ایران به یکی از پیشرفتهترین شاخههای پزشکی تبدیل شده است
خودآگاهی بدنی و رنج: تاثیر تصویر بدن بر کیفیت حال و احساسمان
تاثیر مستقیم ِ احساسی که به بدن مان داریم یا همان خودآگاهی بدنی، بر کیفیت زندگی و سلامت روان مان شگفت انگیز است. شاید باورش سخت باشد اما این تصور و حسی که از بدن و چهره مان داریم تا حد زیادی بر میزان رنج و شادی ای که می بریم، تاثیرگذار است.
خودآگاهی بدنی و تاثیری که بر حال مان دارد
برخی افراد وقتی در آینه نگاه میکنند، تصویری ناخوشایند و ناراحتکننده میبینند. ” وای! من چقدر زشتم“! ” دماغمو ببین! افتضاح است!”؛ ” وای چقدر لک روی صورتم است”؛ و …
بسیاری از نوجوانان تنها زمانی که تصویر خود را با فیلترهای بیپایان زیبایی دستکاری می کنند،احساس خوبی نسبت به تصویرشان دارند. حاضر نیستند حتی یک بار یک عکس بی فیلتر از خودشان منتشر کنند.
این موضوع وقتی ترسناکتر می شود که بدانیم، همین الان تعداد فزایندهای از کودکان بین ۶ تا ۸ سال وجود دارند که نقصهای زیادی در ظاهر فیزیکی خود میبینند. از قیافه شان بدشان می آید. هزار ایراد از صورت خود می گیرند و از همین الان به فکر ترمیم یک جایی از صورت شان هستند!
در واقع، میلیونها نفر در سرتاسر جهان با نارضایتی از بدن و صورت خود دست و پنجه نرم میکنند. در ذهن این افراد، فاصلهای بزرگ بین تصویر واقعی خود و تصویرایدهآل شان وجود دارد.
با این حال، این تصویر ایدهآل هم مصنوعی و هم غیرممکن است. بنابراین، تنها به احساس ناراحتی و رد تدریجی خود منجر میشود.
با توجه به این موضوع، تعجبآور نیست که اختلال دیسمورفیک بدنی یا خود زشت انگاری به طور فزایندهای تشخیص داده میشود. این وضعیت به حالتی اطلاق میشود که فرد به طور وسواسگونهای به دنبال کمال زیبایی است در حالی که به شدت نسبت به بدن خود انتقاد میکند. تا حدی که از خودش بدش می آید!
اضطراب، رفتارهای اجتنابی، وسواسها، ترسها. وقتی ذهن با بدنی که با آن هماهنگ نیست مواجه میشود، رنجی ویرانگر ایجاد میشود. در واقع، خودآگاهی از بدن و نحوه ساخت آن به طور مستقیم با سلامت روان ما مرتبط است.
این موضوعی است که باید از دوران کودکی به آن توجه کنیم.
خودآگاهی از بدن در کودکی شکل می گیرد
والدین تأثیر مستقیمی بر توسعه تصویر بدنی فرزندشان دارند.
خودآگاهی بدنی چیست؟
آگاهی از بدن ِخودمان فرآیندی است که در آن مغز ما تصاویر فیزیکی ما را یکپارچه میکند. این همان روشی است که ما خود را میسازیم. ادراک ما از مناطق فیزیکی طرحهای بدنیمان حس بودن آنچه هستیم را ایجاد میکند. یک کودک از سه سالگی به بعد این ساختار فیزیکی-روانی را یکپارچه میکند.
خودآگاهی بدنی احتمالاً مهمتر از آن چیزی است که فکر میکنید. زیرا برای چندین قرن بدن به عنوان موجودی جدا از ذهن دیده میشد. این دوگانهگرایی ریشه در نظریه کلاسیک قرن هفدهم رنه دکارت دارد. این امر باعث شد تا مردم به سختی درک کنند که گاهی اوقات برخی ناراحتیهای جسمی ریشه روانشناختی دارند و نه چندان فیزیولوژیکی.
دهههاست که مشخص شده است کودک با حس تنفر از بدنش به دنیا نمیآید. کودکان در خانواده و جامعه است که احساسی را که بدن شان دارند، پیدا می کنند. بدون شک، این موضوع بر سلامت روان آنها تأثیر ویرانگری دارد.
مطالعه چندین دانشگاه اروپایی ادعا کرد که امروزه اختلال خود زشت انگاری یا دیسمورفیک بدنی در میان جوانان به طور فزایندهای شایع است.
در واقع، به نظر میرسد که تعداد فزایندهای از کودکان و نوجوانان بین ۱۰ تا ۱۹ سال وجود دارند که از بدنهایشان متنفرند. کسانی که این وضعیت را نشان میدهند، به نوبه خود ۷۱.۵ درصد هم زمانی با اختلالات دیگر روانی نظیر خودآزاری و تلاش برای خودکشی دارند.
واضح است که خودآگاهی بدنی اغلب آغازگر رنجهای زیادی است.
برخی اختلالات روانشناختی جلوی این خودآگاهی بدنی را می گیرند؛ تحریف می کنند به نحوی که دچار احساسات کاذب می شویم و نقص هایی را در بدن مان می بینیم که اصلا وجود خارجی ندارند.
عناصر خودآگاهی بدنی
خودآگاهی بدنی از سه عنصر خاص در مغز ریشه می گیرد. این عناصر به ما کمک میکنند تا روانپریشیهای مربوط به اختلالات خوردن (ED) و اختلال بدنپنداری (BDD) را درک کنیم.
این عناصر به شرح زیر هستند:
1. ویژگیهای فیزیکی بدن (آنچه میبینیم): به عبارت دیگر، هر چیزی که توجه ما را جلب میکند. برخی افراد معتقدند که ظاهری وحشتناک، ناقص یا حتی نفرتانگیز دارند. این مهم نیست که ممکن است از نظر ظاهری جذاب باشند. «دیسمرفوفوبیا» به معنای آن است که آنچه در آینه میبینند با واقعیت مطابقت ندارد.
2. درونحسی (آنچه احساس میکنیم): ما خودآگاهی بدنی را از طریق احساسات درونی خود، یعنی احساساتی که در درون ما برانگیخته میشوند، شکل میدهیم. تحقیقات دانشگاه رن (فرانسه) نشان میدهد که افرادی که از بیاشتهایی یا اختلال بدنپنداری رنج میبرند، درک تغییر یافتهای از گرسنگی فیزیولوژیک، سیری و نحوه ابراز احساسات در بدن دارند.
3. ارزیابی شناختی (آنچه فکر میکنیم): ما ایدههای خود درباره اینکه کی هستیم را از نحوه دیدن خودمان شکل میدهیم. در واقع، افکار و باورها قدرت زیادی در ساختن تصاویر سالم و مثبت از خودمان دارند.
ما ممکن است از برخی قسمتهای بدن خود بیزار باشیم، اما نباید به خاطر آن از خود متنفر باشیم.
وقتی ذهن و بدن هماهنگ نیستند
خودآگاهی بدنی در دوران کودکی در مغز ما شکل میگیرد و میتواند در هر زمانی دچار اختلال شود. واقعیت این است که اگر ذهن و بدن دیگر در هماهنگی نباشند، منبع آن تقریباً همیشه یک متغیر سوم خارجی، عجیب و بسیار مضر است: فرهنگ ما.
واقعاً نگرانکننده است که تصاویری که از خود داریم میتوانند توسط پیامهایی که از محیط دریافت میکنیم، تخریب شوند.
خانواده معمولاً اولین جایی است که کودکان با روایتهای منفی درباره بدن شان مواجه میشوند. این پیامهای اولیه مفهوم خود و عزت نفس را شکل میدهند. سپس، صنعت مد و تبلیغات و همچنین رسانههای اجتماعی قرار دارند. در این پلتفرمها، جوانان هر روز خود را با تصاویری که در برنامههای تیکتاک و اینستاگرام میبینند مقایسه میکنند.
در واقع، هماکنون رسانههای اجتماعی بزرگترین دشمن خودآگاهی بدنی سالم در جوانان هستند. این بدان معناست که ذهن و بدن آنها در هماهنگی نیستند. این وضعیت بسیار مشکلساز است و همه ما از این مسئله آگاه هستیم. با این حال، جامعه ما به طور نادرستی با آن برخورد میکند.
فاصله گرفتن از بدن
وقتی ذهن و بدن ما هماهنگ نیستند، نوعی جدایی برجسته را تجربه میکنیم. در واقع، کنترل احساسات خود را از دست میدهیم. همچنین، آنها را سرکوب کرده، نمیتوانیم آنها را درک کنیم و به منفی بودن آنها گرفتار میشویم. فقط احساس رد شدن، انتقاد، اضطراب مداوم و تحقیر را تجربه میکنیم.
کمبود خودآگاهی بدنی موجب کمبود خودآگاهی احساسی و به نوبه خود تحریف «خود» میشود. این بدان معناست که بدنهای ما متعلق به ما نیستند. ما آنها را انکار کرده و از آنها فاصله میگیریم و در ابعادی از ناراحتی دائمی گرفتار میشویم. اثرات این وضعیت بسیار بزرگ است.
پس در این شرایط چه کار میتوانیم بکنیم؟
مسئولیت بر عهده همه ماست. ما در جامعهای زندگی میکنیم که تحت سلطه زیبایی مصنوعی غیرممکن و خواستههای خود قرار دارد. بدنهای ما نباید دشمنان ما باشند. آنها بخشی از وجود ما هستند. باید نحوه تفکر خود را بازتعریف کنیم.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط روابط عمومی ایران مدلبز منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا و خلاف قوانین جمهوری اسلامی باشد منتشر نخواهد شد.
- لازم به یادآوری است که آی پی شخص نظر دهنده ثبت می شود و کلیه مسئولیت های حقوقی نظرات بر عهده شخص نظر بوده و قابل پیگیری قضایی می باشد که در صورت هر گونه شکایت مسئولیت بر عهده شخص نظر دهنده خواهد بود.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.